یه دیالوگ تو یه فیلمی بود که میگفت:
«تمامِ عمرم احساسه تنهایی کردم!
به غیر از زمانی که با تو بودم..»
چقدر راست میگفت!
چقدر هممون یه نفر رو داریم که فقط کنار اون همه ی عالم و آدم و غصه هامونو یادمون میره…
همیشه گفتن خشکسالی به خاطر گناهه، چرا کسی از این نمیگه که این بارون قشنگ به خاطر اینه که یه بنده ای گوشه این شهر، دل خدا رو برده...
#سید مصطفی موسوی
بعضی واقتا درک و مفهوم زمان برام سخت میشه؛ و این دقیقا مثل این میمونه که میون یه عالمه آدم ایستادم و هیچی از حرف هاشون رو درک نمیکنم-نمیفهمم.
خیلی بده که نتونی جواب سوال هاشون رو بدی، کلمات از ذهنم دور میشن و تنها کاری که میتونم انجام بدم، فقط و فقط سکوت هست؛ همین!
خیلی چیز هارو دوست داشتم که بعد از مدتی از چشمم افتادن و دیگه برام ذره ای ارزش نداشتن!¡
اما فقط دوبار بود که نتونستم دو چیز رو فراموش کنم...
خاطراتی که اینجا و این لحظه میسازیم روزی همشون از بین میرن و دیگه هیچ اثری ازشون توی این دُنیآ باقی نمیمونه؛
...و ما در کل فقط دو راه برای زندگی کردن درون این دنیا داریم...¡!راه راست یا چپ!¡
هر کس یه راهی یه هدفی داره و برای ارزو های خودش یه ارزشی قائله و ما نباید به ارزش ها، ارزوها و باور های دیگران بی احترامی کنیم.
و دراخر اینکه، این دنیا با همه ی خوبی ها و بدی هاش، از بین میره.
پس سعی کن عـــــآلــــی زندگی کنی.
Bad Boys: Miami Takedown که در اروپا با نام Bad Boys II نیز شناخته می شود ، یک بازی ویدیویی است که در سال 2004 براساس فیلم کمدی اکشن Bad Boys II منتشر شد. در اوایل سال 2004 پس از پخش DVD و VHS فیلم منتشر شد.این بازی برای مایکروسافت ویندوز و کنسولهای GameCube و PS2 و XBOX 360 و XBOX ONE نیز منتشر شده است.
لینک دانلود مستقیم:
لینک دانلود مستقیم:
این بازی هم اختصاصی سایت ماست برای طرفداران بازی های دوبله فارسی و هر سایتی بدون ذکر منبع ما از لینک ما استفاده کنند.کار او غیرمجاز بوده و ما راضی نیستیم.حال اکنون بازی را راحت دانلود کنید و لذت ببرید.
کماندوها: پشت خطوط دشمن یک بازی ویدئویی به سبک تاکتیک همزمان و عنوان اولین قسمت در مجموعه بازیهای کماندوها است. این بازی توسط استودیو اسپانیایی پایرو ساخته شده و شرکت آیدوس آن را در سال ۱۹۹۸ برای مایکروسافت ویندوز روانه بازار نمود ، کماندوها: فراتر از ندای وظیفه یک بازی ویدئویی در سبک تاکتیک بیدرنگ که توسط پایرو استودیوز ساخته شده و بوسیلهٔ شرکت آیدوس منتشر شده است. در این بازی هر کماندو دارای مهارتها و ابزارهای مخصوص به خود است. کماندوها: فراتر از ندای وظیفه به عنوان بسته تکمیلی برای عنوان اولیه کماندوها: پشت خطوط دشمن به شمار میرود . حال ما نسخه متفاوت و طلایی برای شما تهیه نمودیم که هر دو نسخه را با هم دارا می باشد.
لینک دانلود مستقیم:
لینک دانلود کمکی:
این بازی هم اختصاصی سایت ماست برای طرفداران بازی های دوبله فارسی و هر سایتی بدون ذکر منبع ما از لینک ما استفاده کنند.کار او غیرمجاز بوده و ما راضی نیستیم.حال اکنون بازی را راحت دانلود کنید و لذت ببرید.
خلاصه داستان TAG خواب میبینه که پیر دهکده او را به کوهستان فراخوانده . او به سمت کوهستان حرکت میکنه. وقتی به نزدیکی غار می رسه میبینه که ورودی غار با دیوار و در فولادی بسته شده که ناگهان یک آدم آهنی بزرگ از پشت به او حمله میکنه و به سرش ضربه میزنه. بازی از درون زندان شروع میشود. VEEیکی دیگر از شخصیت های بازی از داخل سوراخی به زندان را ه پیدا میکنه و به TAG که در خطر هست برای فرار کمک میکند. TAG از زندان فرار میکنه و سعی میکنن به سمت غارهای باستانی برن تا رییس قبیله رو ببینن.انها در مسیر بازی از یه دستگاهی برای فرار استفاده می کنن ولی دشمناشون برای فرار TAG , VEE دردسر هایی درست میکنن.این بازی ایرانی برای کاربران مایکروسافت ویندوز و دارند کنسول XBOX 360 عرضه و منتشر شد.و ما این نسخه کمیاب را برای شما تهیه نمودیم بنا به درخواست های مکرر شما دنبال کنندگان و بازدیدکنندگان و دانلودرهای عزیز و گرامی.
نکته مهم:این بازی نسخه کمیاب است و دارای دو حلقه CD است که برای بازی کردن آن نیاز به CD درون دستگاه است،CD1 و CD2 این بازی را به صورت iso برای شما قرار داده ایم با نرم افزار مربوطه رایت آن که راحت بازی کنید به همراه کد فعال سازی یا شماره سریال بازی.و این را هم باید بگویم که زمان رایت CD بترتیب از disk1 روی یک CD و disk2 روی CD دیگر باید انجام دهید و این بازی نیازی به شماره سریال ندارد.
لینک دانلود مستقیم:
لینک دانلود کمکی:
اکنون منتظر چه هستید؟!با خیال راحت این بازی ایرانی را دانلود کنید و با خانواده لذت ببرید و از کالای ایرانی و تولید ملی حمایت کنید و لذت ببرید.موفق باشید
Terrorist Takedown: War in Colombia نام یک بازی تیر اندازی اول شخص از مجموعه بازی های تروریست تیکدان است که توسط شرکت City Interactive برای سیستم عامل ویندوز منتشر گردیده است. داستان بازی مربوط به مافیای مواد مخدر و درگیری میان آنها و ارتش آمریکا است.
به عنوان یکی از سربازان ارتش بزرگ ایالات متحده در یک ماموریت خطرناک قرار گرفته و برای به اتمام رساندن آن باید سه تن از بزرگ ترین مافیا های کواد مخدر را از میان بردارید. در بازی Terrorist Takedown: War in Colombia با کنترل شخصیت یک سرباز وظیفه آمریکایی باید تمام تلاش خود را برای به پایان رساندن تمام درگیری ها بکنید.
سه تن از بزرگ ترین سران کوکائین در قاره آمریکا که هر کدام به شکلی قدرت را در دست گرفته اند نخواهند گذاشت تا ماموریت شما به سرانجام برسد پس باید یکی پس از دیگری نابود شوند. اولین مشکل شما Jose Esquilla است که پخش مواد در دستان او است.
دومین چالش شما تولید کننده مواد یعنی Nelson Sadilla میباشد که دستگیر کردن آن کار راحتی نیست و پس از آن نوبت به مغز متفکر گروه یعنی Tomas Alphonso میرسد. توماس زمانی خود نظامی کارکشته ای بوده و با در اختیار داشتن ناوگان بزرگی از جایزه بگیر ها و آدم کش ها بزرگ ترین مانع شما میباشد. بازی اکشن Terrorist Takedown: War in Colombia دارای سه مرحله اصلی در داستان بازی میباشد که دستگیری سرکده های کوکائین است.
بازی جذاب و فوق العاده مهیج حذف تروریست ها: جنگ در کلمبیا با کمترین حجم ممکن در دو نسخه زبان اصلی و دوبله فارسی میباشد که میتوانید از گیم ستاپ دانلود کرده و با حداقل سیستم مورد نیاز برای سیستم خانگی خود نصب کنید و با بازی کردن لذت ببرید.و ما این بازی را بنا به درخواست های مکرر شما تهیه نمودیم.
ویژگی های بازی :
لینک دانلود مستقیم:
لینک دانلود کمکی:
این بازی هم اختصاصی سایت ماست برای طرفداران بازی های دوبله فارسی و هر سایتی بدون ذکر منبع ما از لینک ما استفاده کنند.کار او غیرمجاز بوده و ما راضی نیستیم.حال اکنون بازی را راحت دانلود کنید و لذت ببرید.
وقتی در یخچالو باز بذاری، علاوه بر خودش، میخواد هوای اتاق رو هم خنک کنه.
چون کارشه...
ولی نمیتونه و نهایت موتورش از کار میفته. قصهی ماهم درست مثل یخچاله.
میخوایم به همه خوبی کنیم،میخوایم همرو خوشحال نگه داریم، که باعث میشه حواسمون از خودمون پرت شه، و خودمونو دیگه یادمون میره.
آخرشم خودمون خار میشیم...
یه جا خوندم«اونی که ضعیف یا احمق باشه همیشه دنبال اینه اثبات کنه بقیه بد هستن تا اینکه اثبات کنه خودش خوبه».
حکایت اکثریت نماست:|
یه سری ها انگار تو بچگی با عروسک مرده بازی کردن که الان انقد با آدمای مرده بازی میکنن
خیلی وقت ها میفهمی یه چیزی رو فراموش کردی، چی و کی رو نمیدونی
انقد رو مخت میره که میگی «ای کاش میدونستی»
و وقتی هم که بفهمی، دعا میکنی «ای کاش نمیدونستی»
دو سر باخت.
این زندگی به اسم، شآهمون کرد
ز گهواره تا گور، چآهمون کرد
یه روز بد یه روز خوبی
یه دیوونه ی مودی
نه دیگه نمی تونیم
بیبی منو فراموش کن
بیبی منو فراموش کن
دیگه منو فراموش کن
بیبی منو فراموش کن
دیگه منو فراموش کن
بیبی منو فراموش کن
الان از هم خیلی دوریم
عکسات نیست توی گوشیم
من میخوام ازم دور شی
آره دیوونه ی مودی
بیبی مثل فصلآ بودی
یه روز بد یه روز خوبی
یه دیوونه ی مودی
الان یادم میاد؛ یه جا خوندم که تنها کسی که تنهات نمیذاره سایهات هست
اما سایه هم توی تاریکی میپیوندد به ظلماتِ دورتتوی روانشناسی هم به نارفیق میگن «سایه»
یک فرد بود که با شخصیت زادهٔ ذهنش همیشه صحبت میکرد و روابط اجتماعی برقرار نمیکرد.
دیوونه، مریض و روانی کمترین چیزایی بود که تو جامعه نسبیش میشد. از میان اون جامعه فقط یک نفر بود که پرسید:« چرا هیچوقت با انسان ها هم کلام نمیشوی؟» فرد گفت:«ترجیحم این است یک عمر به من دیوانه بگن ولی با زادهٔ ذهنم حرف بزنم که منو بفهمه تا انسان های زائد که ادای فهمیده رو در میارن.»
وقتی برنامه های شعبده بازی رو نگاه میکنم متوجه نکته خوبی میشم:
مردم برای کسی دست میزنن که گیجشون کنه،
نه آگاهشون!!!
با یه "ولی" میشه ماله کش ها رو شناخت
*ببین من خودم منتقد نظامم ولی...*اگر امسال در مورد پارسال تان فکر میکنید و احساس حماقت ندارید، پس به اندازه کافی پیشرفت نکرده اید!
-آلن دوباتن
و منی که بعد از هر ساعت از اون ساعت گذشته و میگم چه کصخلی بودم:|||||||
عزراییل رو تو اورژانس بیمارستان دیدم.
مشغول تنفس مصنوعی به مریضی بود.
گفتم شما وظیفت قبض روحه، الان مشغول احیا هستی؟
گفت این بنده خدا هنوز موقع مرگش نرسیده، دکترا دارن میکشنش!
پیرمرد، روی نیمکت، توی پارک بود
به خود آمد، دید هیچ بیاد ندارد، از خاطرات پاک بود
ندا آمد: آرزوی سوم؟؟
پیرمرد گفت: کدام آرزو سوم تا نباشد آرزوی دوم؟؟
ندا گفت: آرزوی دوم را کردی تا زندگی را از یاد ببری
پیرمرد گفت: پس آرزو دارم زندگیم را پس بیاری
ندا وردی خواند و دور شد و گفت:
آرزوی اولت هم همین بود!
واسه من این صحنه غروره
خوش اومدید به این جشن و شکوهز بوی دهنم بده تشخیص ماریان علی دیگه مست نیست ماریان دلم یه زندگی می خواد با جاده این بچه تو یه بطری حبس نیست ماریان هوا پس نیست ماریان از همه زندانا شدم ترخیص جیزی که زخمای رویاست غروب یه تیکه از دنیاست می دونم ته این هوس مریض می شه یه نفس عمیق اما سیاه چاله باز همه چی رو خورد می کنه با آرواره هاش ما می مونیم واستاده صاف ته چهار راه زندگی باز با نقاب کی می دونه چیه واستاده خواب بری کی می دونه چیه داستان ما امروز رو جشن می گیریم ماریان تلخیا رو رد می کنیم جشن بازگشت من به زندگی همه رو دعوت می کنیم با همه هم به خوبی صحبت می کنیم اینو قول میدم ماریان جشن پاکی آغاز رویاست میدونم غروب یه تیکه از دنیاست میدونم
وو این تاریکی کنار ما هنوز زنده ان ستاره ها هنوزم می شه کودک بود دست زد به چشمای ماه هنوزم با یه طناب و تاب میشه آویزون شد از ستاره ها تو این تاریکی کنار ما هنوز زنده ان ستاره ها هنوزم میشه کودک بود آویزون شد از ستاره ها هنوز زنده ان ستاره ها
تو این تاریکی کنار ما زمان نداره نگاه به ما ماییم و روح روشنایی سالهاست که مردن ستاره ها باید حل شد توو صدای باد باید حل شد توو صدای باد تو این تاریکی کنار ما زمان نداره نگاه به ما ماییم و روح روشنایی سالهاست که مردن ستاره ها مردن ستاره ها مردن ستاره ها!
شما برو وسط چندتا عرق خور وایسا نماز بخون، یکیشون بهت چپ نگاه نمی کنه!
اما برو وسط چندتا نماز خون عرق بخور، نماز رو شکسته میخونن تا زودتر شکمتو سفره کنن!
واسه اینه که میگم قدرت دست مذهبی ها نباید باشه.
یاد این داستان افتادم:
«یه دختری بود به اجبار تن فروشی میکرد و حتی بیشترین مشتریانش از قشر کلیسا و کاتولیک بودند؛ روزی که بوران همه جا رو پوشانده بود، از ترس با تنی برهنه، به خانهای پر از پسرِ مست پناه میبره. ترس تمام وجودش رو فرا میگیره که از چاله افتاده داخل چاه! اما برخلاف انتظار پسر ها حتی نگاهی به دختر نینداختند. دختر از فرط خستگی در آن وضعیت به خواب میرود. فردای آن روز دختر در شرایطی بیدار میشود که چند پتو بر تن دارد و پسران از شدتِ سرما یخ زده بودند!»
بعضی آدمآ مثل خورشید هستن
تو ازشون رو هم برگردانی، بازم هوات رو داره!
میشینه به انتظار بازگشتت و خاموش نمیشه!
نورافشانی و گرما بخشی میکنه اما منت نمیکشه!
اما یه روزی میرسه که طاقتش تمام و تو رو میبلعه و سپس تا ابد و یک روز سرد باقی میمونه
بعضیها هم زمین هستن
سریع تر از نور، قدرت جذبش
محلِ رفت و آمد آدم هایی که هیچوقت بفکرش نبودن!
اما باز هم ماند، حالا هرچقدر خواستند بکنند.
همیشه هم فاصلهٔ خودش رو با همه حفظ میکنه تا محل حیات باشه
حتی به دور خودش به دور از دلیل حیات و همزمان مرگش یه لایهٔ [اوزون] کشیده. همون چیزی که زمین داره سر جایش ازش استفاده میکنه و اگر بذارد نزدیک بیاید؛ خطرناک میشود!
فقط حیف موجودات ناچیز رو دست کم گرفت!
مغز سه بخش داره:
بخش بنیادی، بخش تفریحی، بخش عقلانی
فقط ۲ درصد هست که از عقل استفاده میکنه
باقی بین «فکر میکنن از عقل استفاده میکنن» و «حاضرن بمیرن ولی از عقل استفاده نکنن» تقسیم میشه.
امان از اون درصدی که «فکر میکنن از عقلشون استفاده میکنن».
همونایی که میگن «روشن فکرن» و «دنبال برابری». خیلی از مشکلات از همینهاست
یه سری شاخ پندار_عذر میخوام آدم متشخص!_هستن که در واقعه بچه سآلن؛ چون بازدید، فالوور و بن شدن هاشون زیادِ خیلی خفنن.
درحالی هنوز تقی به توقی نخورده، بچه بازی در میارن و پاچه میگیرن...به چار سآل پیشِ خودم امیداور شدم@_@
درحالی که حرفشون با حرفشون نمیخونه، چه برسه به عملشون
تنها دلیل فحش دادنشون، فحش خوردنِ در حدی که اگه فحش ندی طلبکارن چرا فحش نمیدی؟؟؟؟؟؟؟؟...ما بچه سآل بودیم فوش میدادیم خار طرف گاییده شه تا دیه گوه نخوره، اینا فوش میدن تا فوش بخورن!
و دعوای مجازی رو گاییدن تلقی میکنن.
بقول حصین:
احمقا دنبال پسموندشن!
کورس [خفن-حصین] هم جاش اینجا خالیه:/
ما حتی دیگر دنبال شادی نیستیم،
دنبال کمتر درد کشیدنیم.
-چارلز بوکفسکی
[انقد کشیدم که نمیگیره خندم]-صادق
بعضی آدمآ سیاه چالهان ظاهراً سیاه و بی نور ولی در واقع نوری رو بازتاب نمیدن؛شاید سرشار از خوبی، شاید سرشار از حس، شاید... .
...خودشونن و خودشون،تنها؛ خدا میدونه بعد از ته عمقشون [تکینگی] چی هست؛
فقط حیف تو دنیای کور ها ول میچرخن.
[به من فرصت دیدن دادن اما وسطِ کورا درونم تخم غم کاشتن وسط قلب اهورا به من معجزه ای دادن وسط قرن حسودا]-من ۳
[آلباتروس]۶ سال اول عمر صرف پرواز روی اقیانوس بدون تماس با زمین
[عقاب]همیشه توی اوج ولی تنها
اینا رو فقط اونایی میفهمن که درک از پرواز دارن
جلوی یه ابله که درکی از پرواز نداره، هرچی اوج بگیری کوچیک تر میشی![خ-پوتک]
تا حالا فکر کردید عنترا؟
پول دارا زمین خریدن داخل مریخ (خ)
وقتی ایران طلا می فرسته به کربلا
ایلومیناتی تو زمان سفر کردناش کرده بیخ (خ)
تا حالا فکر کردید هیچی نیستید
بازیچه دینِ جعلی و هرچه
تا حالا اصلا فکر کردید؟ کتاب خوندید؟
همون Fortnite بازی کن بچه (خ)
نوشته جورج اورول.
حیوانات برعلیه صاحب مزرعه انقلاب میکنن تا مزرعه رو بدست بگیرن، صاحب مزرعه فرار میکنه به خارج مزرعه.
چند ماه یا چند سال اول مزرعه طبق خواستهٔ حیوانات اداره میشه
اما بعدش خوک ها اداره مزرعه رو باز میگردانند به قبل...
[ایرآن]
در سناریو تبلیغاتی تلویزیون مثلا شما نمیتونی بنویسی زن و مرد جوان در خانه مشغول صحبت هستن و ... باید تو این سناریو دو تا بچه حضور داشته باشن و حتی اگر دیالوگی ندارن یه طوری تو تیزر دیده بشن! بنابراین تمام سناریو هایی که زن و مرد بچه ندارن پیشاپیش رد هست. حالا شما خودتو بذار جای ایده پرداز
سناریو ای داری که توش قراره دو تا پسر جوون تو خونه مثلا یه کاری کنن، اشپزی، بازی...خب این کد نمیگیره چون ترویج زندگی مجردی هست، راهش اینه براشون زن در نظر بگیری اما بازم کد نمیگیره چون حس دورهمی میده، بچه باید اضافه کنی، یه بچه نمیشه حداقل باید ۳ تا باشه، خب ریده شد تو تیزر!
سناریو اینه، قراره دو تیم فوتبال بازی کنن, شرت ورزشی ممنوع، باید زیرش چیزی باشه، آستین کوتاه هم کلا ممنوع، دو تا تیم چی بپوشن؟ این میشه که تو همه تیزرها زیر تی شرت اقایون یه پیراهن آستین بلند هست.
خیلی از سس ها کاربردشون روی فست فود ها هست اما تبلیغ فست فود ممنوع هست، بنابراین تو همه ی تیزرها سس قرمز رو میریزن رو ماکارونی :))
[سناریو تبلیغات]-۲
در تیزر های تبلیغاتی که ما میسازیم، هر حرکتی از بازیگر خانوم امکان گیر شورایی داره، یعنی همیشه وقتی چند بازیگر خانوم تو یه تیزر هست و تیزر شورا میره تا زمان کد کارگردان داره استرس میکشه، برای همینه که حضور زن ها در تبلیغات گاهی کمرنگ هست مخصوصا تو سناریو هایی که حالش هپی هست.
چرا خونه ها لوکس به نظر میرسه؟ به دو علت عمده، تعداد خونه هایی که ما اجاره میکنیم محدود هست و بعد گذشت زمان تکراری و تابلو میشه، خونه ها جای دوربین و نور اکثرا ندارن، بنابراین خونه هایی که می بینید اکثرا دکور هست و فردای روز ضبط خرابش میکنیم.
علت دوم: طی ۴۰ سال گذشته ما چیزی به عنوان هویت بصری تو شهر تهران نداریم، چیزی به نام خونه ی ایرانی اصلا وجود خارجی نداره یا اگه هست کمه و بابت اجاره نیست، همه ی خونه ها لنگه بلنگه و بدون رعایت اصول معماری ساخته شده، رفتن تو این خونه ها برای ضبط فقط شلختگی تصویری ایجاد میکنه.
بچه های چشم رنگی و بور: این مورد عمده ترین دلیلش اینه که والدین بچه های چشم رنگی و بور بیشتر بچه هاشون رو برای بازی به شرکت های تبلیغاتی معرفی میکنن، یعنی پدر مادرهای این بچه ها تصور میکنن بچه هاشون مدل تر از بقیه از آب در میان، ما موقع انتخاب بازیگر بچه ۵ به ۱ با چشم رنگی طرفیم.
چرا دختر بین ۶ سال تا ۲۰ سال تو تیزرها اصلا نداریم: دلیلش اینه دخترها تو تیزر فقط تا ۶ سالگی میتونن موهاشون باز باشه و اگر ۶ به بالا باشن باید لچک و روسری باشه و رفته رفته مانتوی بلند، یعنی اگر ما دختر ۱۶ ساله بیاریم و مانتو و ساق دستو این چیزا بهش بدیم در تصویر باز بیشتر میزنه!
من به عنوان کارگردان وقتی تو جلسه ی پیش تولید با بچه های ایده پردازی میشینم تا سناریو رو بریف شم، تقریبا عمده ی وقتمون بابت این صرف میشه که چطوری بسازیم شورا کارمون رو رد نکنه، به طور کلی این جمله ی حالا اینجاشو چه گهی بخوریم شورا بهش گیر نده تو جلسات ما زیاد استفاده میشه!
گاندی میگه؛
اگر جرات زدن حرف حق را نداری لااقل برای کسانی که حرف نا حق میزنند دست نزن.
کاری که خیلی از ما رعایت نمیکنیم...!
ناپلئون میگوید:
دنیا پر از تباهی است،
نه به خاطر وجود آدمهای بد،
بلکه به خاطر سکوت آدمهای خوب.
گرگ همیشه گرگ می زاید
گوسفند همیشه گوسفند.
تنها فقط انسان است
که گاهی گرگ می زاید
و گاهی گوسفند.
وقتی برنامه های شعبده بازی رو نگاه میکنم متوجه نکته خوبی میشم:
مردم برای کسی دست میزنن که گیجشون کنه،
نه آگاهشون!!!
امروزه از فرش تا عرش تو فضای مجازی [فقط] حرف از این میزنن که آقا خستهایم از جمهوری اسلامی، بهتر بگم دموکرات آخوندی، و باید فردی شایسته جایگزین این نظام بشه.
دیروز_قبل از ۵۷_ هم همین حرف ها رو میزدن که باید حکومت دست مردم باشه، نه دولت دموکرات و مستعمرهٔ انگلیس.
از چاله یا چاه افتادین تو یه چاه عمیق تر، بعد از چاه میخواید بیوفتید تو دره؟
یک فرد بود که با شخصیت زادهٔ ذهنش همیشه صحبت میکرد و روابط اجتماعی برقرار نمیکرد.
دیوونه، مریض و روانی کمترین چیزایی بود که تو جامعه نسبیش میشد. از میان اون جامعه فقط یک نفر بود که پرسید:« چرا هیچوقت با انسان ها هم کلام نمیشوی؟» فرد گفت:«ترجیحم این است یک عمر به من دیوانه بگن ولی با زادهٔ ذهنم حرف بزنم که منو بفهمه تا انسان های زائد که ادای فهمیده رو در میارن.»
مشتری: بعضیام شبیه ایشون هستن
محافظ خیلیا ولی از دورو از درون بی حالت و طوفانی به حدی که فردی نمیتواند باهاش زنده بمونه!
یه قانونِ نانوشته هست که:
«تو هیچوقت اولین و آخرین بارت رو نه میفهمی، نه میبینی»
برای جلوگیری از فاجعه تلاش کنید تا هر کسی فقط به عنوان یک فرد محترم باشد و هرگز اجازه ندهید انسانی در حد یک بت پرستیده شود!
✍️آلبرت انیشتین
بزرگترین قمارِ دنیا اینکه ریسک بکنی تا آدما کمکت کنن.
دو سر باخت...
با اینکه شاید گلهای میخوابن ولی هیچوقت به بغل هم اتکا و اعتماد نمیکنن و تنها خودشون، خودشون رو بغل میکنن.
اکثر آدم ها یه نوع ادیسونن
یا اسم در میکنن
یا تنها هنرشون آدم کشی هس، چه مستقیم، چه غیر مستقیم
یا با ماله کشی و پول هزاران چیز رو میخرن!
و گذشته رو صاحب میشن
بقول نوشته جورج اورول تو ۱۹۸۶:
اونی که روی گذشته کنترل داشته باشه، حال رو هم کنترل میکنه!
مواردی که پذیرفتن آن برایمان سخت است، معمولاً به موقعیتهایی مربوط میشود که کسی ما را فریب داده است.
-دبی فورد
جوجه اردک زشت درون
در دل بر کار خود داوری میکرد: چه کردم؟ فاسق را؛ بله؛ فاسق زنم را کشتم. بله؛ همین. ولی چه شد؟ چرا کارم به فاسق کُشی رسید؟
ندایی از درونش جوابش را داد: زیرا با او ازدواج کردی.
باز پرسید: خب مگر ازدواج گناه است؟
و پاسخ آمد: گناه آن است که زنی را که دوست نداشتی گرفتی. گناه تو آن است که خود و او را فریب دادی.
جنگ و صلح
✍️لئو_تولستوی
همیشه دود سیگار به سمتی میره که نمی خوای، دقیقا مثه مسیر زندگی ما…
کسی را دوست بذارید که قلبتان میخواهد نه چشمتان
نگران حرف دیگران نباشید
این عشق شماست ، نه آنها . .
یک لنگه کفش
روزی گاندی در حین سوار شدن به قطار یک لنگه کفشش درآمد و روی خط آهن افتاد. او به خاطر حرکت قطار نتوانست پیاده شده و آن را بردارد. در همان لحظه گاندی با خونسردی لنگه دیگر کفشش را از پای درآورد و آن را در مقابل دیدگان حیرتزده اطرافیان طوری به عقب پرتاب کرد که نزدیک لنگه کفش قبلی افتاد.
یکی از همسفرانش علت امر را پرسید.
گاندی خندید و در جواب گفت: مرد بینوائی که لنگه کفش قبلی را پیدا کند، حالا میتواند لنگه دیگر آن را نیز برداشته و از آن استفاده نماید.
نگهداری هدیه
مرد هدیهای که چند لحظه پیش از خانمی گرفته بود را محکم به سینهاش چسبانیده بود و طول خیابان را طی میکرد. به فکرش افتاد، این یادگاری را برای همیشه نگهداری کند. ولی از حواس پرتی و شلختگی خودش میترسید. توی مسیر همهش به این فکر میکرد که چگونه از این هدیه ارزشمند مراقبت کند. فکری به ذهنش رسید. وارد خانه که شد هدیه را جلوی سینهاش گرفت و گفت: تقدیم به همسر عزیزم!
همسرش تا آخر عمر، آن هدیه را مثل تکهای از بدن خودش مواظبت میکرد.
آیا کارمندان خود را میشناسید؟
روزی مدیر یکی از شرکتهای بزرگ در حالیکه به سمت دفتر کارش میرفت چشمش به جوانی افتاد که در کنار دیوار ایستاده بود و به اطراف خود نگاه میکرد.
جلو رفت و از او پرسید: شما ماهانه چقدر حقوق دریافت میکنی؟
جوان با تعجب جواب داد: ماهی دوهزار دلار.
مدیر با نگاهی آشفته دست به جیب شد و از کیف پول خود شش هزار دلار را در آورده و به جوان داد و به او گفت: این حقوق سه ماه تو، برو و دیگر اینجا پیدایت نشود، ما به کارمندان خود حقوق میدهیم که کار کنند نه اینکه یکجا بایستند و بیکار به اطراف نگاه کنند.
جوان با خوشحالی از جا جهید و به سرعت دور شد. مدیر از کارمند دیگری که در نزدیکیاش بود پرسید: آن جوان کارمند کدام قسمت بود؟
کارمند با تعجب از رفتار مدیر خود به او جواب داد: او پیک پیتزافروشی بود که برای کارکنان پیتزا آورده بود.
آیا تا به حال پلی ساختهایم؟
در زمانهای دور دو برادر در کنار هم بر سر زمینی که از پدرشان به ارث برده بودند کار میکردند و در نزدیک هم خانههایی برای خودشان ساخته بودند و به خوبی روزگار میگذراندند. برحسب اتفاق روزی بر سر مسئلهای با هم به اختلاف رسیدند. برادر کوچکتر بین زمینها و خانههایشان کانال بزرگی حفر کرد و داخل آن آب انداخت تا هیچ گونه ارتباطی با هم نداشته باشند.
برادر بزرگتر هم ناراحت شد و از نجاری خواست تا با نصب پرچینهای بلند کاری کند تا برادرش را نبیند و خودش عازم شهر شد. هنگام عصر که برگشت با تعجب دید که نجار بجای ساخت دیوار چوبی بلند یک پل بزرگ ساخته است.
برادر کوچکتر که از صبح شاهد این صحنه بود پیش خود اندیشید حتماً برادرش برای آشتی دستور ساخت پل را داده است و بیصبرانه منتظر بازگشت او بود.
رفت و برادر بزرگ را در آغوش گرفت و از او معذرتخواهی کرد. دو برادر از نجار خواستند چند روزی مهمان آنها باشد. اما او گفت: پلهای زیادی هستند که او باید بسازد و رفت.
*||سخت است یکرنگ ماندن در دنیایی که مردمش برای پررنگ شدن حاضرند هزاررنگ باشند||*
یادی کنم از اولین بیوگرافیه *این* کانالم! جمله جالبی بود!!دوسال پیش بتون گفتم!ولی خب کو گوش شنوا0.0
♡اگر کاری ک میکنید هوشمندانه باشد.اشکالی ندارد ک شمارا احمق بدانند♡
♡درباره ی خودت از زبان شخص دیگر از ان ها سوال کن...♡
♡نوشتن در فضا؟! یا نوشتن در فضا با خودکار؟!!!♡
♡تو در طول عمرت فقط یک مادر داری...!♡
♡هر تصمیمی ک میگیری .. تصمیمی درباره ی انچه انجام میدیهی نیست!بلکه تصمیمی است ک در مورد انکه چ کسی هستی!♡
♡سرنوشت مقوله ای نیست ک کسی ب انتظارش بنشیند...بلکه چیزی ست ک باید ان را بدست اورد♡
♡باغ خزان زده همان عاشق دور از یار است♡
♡تا حالا شده جایی نشسته باشید و یک دفه دلتان بخواهد برای کسی ک دوستش دارید کاری نیک انجام دهید؟...|عشق-دعا-بخشش|♡
♡مرد جوان از خراب شدن ترمز اگاهی یافته بود اما بدون اینک همسرش را مطلع کند...♡
♡واقعیت ها و حقایق نیازی ب تفسیر ندارن.بلکه نوع نگاه شما ب این واقعیت هاست ک باید عوض شود♡
♡اگر شنیدی برای کسی مشکلی پیش امده و ربطی هم ب تو ندارد...کمی بیشتر فکر کن ...شاید خیلی هم بی ربط نباشد!! *تله موش*♡
♡و خدایی ک در این نزدیکی ست ...
لای این شب بو ها... پای ان کاج بلند...♡
♡ب او بگو دنیای دیگری هم هست ک میشود در ان اواز خواند ...♡
♡در سکوت ب خدا فکر میکنم:)...♡
♡موفق ترین ها:از جواب رد نمهراسند پاسخ منفی را نمی پزیرند و اجازه نمیدهند همچ عاملی انها را از عملی کردن نظر ها و عقایدشان باز دارد:)!♡
♡قدر داشته هامونو بدونیم!:)...شاید دیر شه..خیلی دیر ... ♡
♡اگر زندگی را برای یکدیگر راحت نسازیم ...برای چه زندگی میکنیم؟!♡
♡خدا: *فقط این ک بدانند من اینجا هستم ...همیشه*♡
♡هیچ گاه در جایی گیر نمیکنید و درجا نمیزنید و محبوس نمیشوید مگر انکه خودتان بخواهید!♡
♡ممکن است در تمام دنیا یک نفر باشی...ولی برای بعضی افراد تمام دنیایی :)! ♡
♡-داداش کوچولو... ب من بگو خدا چ شکلیه؟من کم کم داره یادم می ره!♡
♡...در این مدت درخت بامبو داشت ریشه هایش را قوی میکرد!♡
♡انسان خردمند ب دیگران ن تنها با گفتار بلکه با کردار می اموزد♡
♡کارخوب کردن بهتر از حرف زدن است♡
♡-ببخشید خانوم شما خدا هستید؟! -ن من تنها یکی از بندگان خدا هستم... -میدانستم با خدا نسبت داریدD: ...♡
♡کسی ک قلمرو بهشت در این دنیا را نمیبیند در ان دنیا هم نخواهد دید!♡
♡ بابت ضربه زدن با چکش:0/5 دلار
بابت دانستن محل ضربه:999/5 دلار!!! ♡
♡چون ماهیتابه ی من کوچک است!!...*هیچ چیز برای خدا غیر ممکن نیست*♡
♡همیشه بزرگوارتر از ان باشید ک برنجید و نجیب تر از ان باشید ک برنجانید♡
♡ماموریت ما در زندگی بی مشکل زیستن نیست..بلکه با انگیزه زیستن است♡
♡نزدیکی ب خداوند از هر چیز بالاتر است. بتهوون♡
♡بر روی زمین چیزی بزرگتر از انسان و در انسان چیزی بزرگتر از فکر او نیست!♡
♡باور عبارت است از هرگونه اصل راهنما حکم یقین و یا اشتیاقی ک بتواند ب زندگی معنا و جهت ببخشد♡
♡اگر ان بندگی دروغین پادشاهی را ب خانه ام اورد .چرا قدم در بندگی راستین نگزارم تا پادشاه جهان را درخانه ی خویش نبینم؟!♡
♡فقر اخلاقی ب مراتب وحشتناک تر و غیر قابل تحمل تر از فقر مادیست!♡
♡همیشه عظمت یک فرد را با بزرگی و کوچکی اهدافش اندازه گیری کن♡
♡معیار خدا برای سنجش روح ها میزان توانایی انها در خرسند ساختن بهترین فرشته اش یعنی ♡عشق ♡است♡
♡!!من ادم تاثیر گذاری ام!! ... بزرگترین کشف عصر ما این حقیقت است ک انسان میتواند با تغییر نگرش درونی ذهن.. ابعاد بیرونی زندگی اش را متحول کند♡
♡از درک نعمت های باطنی غافل نشوید♡
♡منم نمی توانم یک کوچه ی بن بست است♡
♡ثروت ن تنها انچیزی است ک دارید.بلکه ان چیزی است ک هستید♡
♡دنیا افراد موفق را تحسین میکند اما ب اندازه ی افراد خوشقلب انها را دوست ندارد♡
♡تنها راهی ک بی تردید ب شکست می انجامد تلاش نکردن است♡
♡زندگی با مرگ از میان نمیرود .زندگی دقیقه ب دقیقه روز ب روز با هزاران طریق غفلت و بی توجهی از میان میرود!♡
♡ابله خوشبختی را در دوردست ها جست وجو میکند .عاقل ان را زیر پاهایش!♡
♡و او روی برگه کاغذ فقط نوشته بود:دوستت دارم عزیزم♡
♡دنبال خدا در وجود دیگران بگردیم♡
♡اولین نشانه ی اثبات حضور خدا در درون ما♡
♡قدرت جسمانی گذراست.اما قدرت روحانی پایدار خواهد بود♡
♡فرق بین خوب و عالی اندکی تلاش بیشتر است♡
♡صدای عمل شما از صدای فریادتان بلند تر است♡
♡جایی ک احساسات پا میزاره.منطق کور میشه..!♡
♡مشکلات انسان ها را بزرگ یا کوچک میکند و هیچگاه انسان را همانطور ک هست باقی نمیگذارد.برخی از مردم تحت فشار مشکلات می شکنند و برخی دیگر مشکلات را میشکنند♡
♡خوشحال میشود و میگوید: حالا میتونم یک ساعت از کار شما را بخرم تا فردا یک ساعت زودتر ب خانه بیایید....♡
♡در هنگام رویارویی با توفان های زندگی لبخند را فراموش نکنید!خداوند ناظر ماست♡
♡معجزه اینست ک هر چه داشته هایت را بیشتر با دیگران سهیم شوی داراتر میشوی♡
♡مشکلات راه دیگری برای سنجش برتری فرد نسبت ب دیگران است. من هرگز بحرانی را پشت سر نگذاشته ام ک مرا قوی تر نکرده باشد♡
♡راه میان بر در زندگی این است ک هم اکنون شاد باشید و احساس شادی کنید♡
♡رضایت من.از عمل ب تعهد نسبت ب بهتر کردن دنیا حاصل میشود♡
♡هرگاه.هرروز دقیقا انچه را ضمیر درونت احساس میکند ک همان روز باید ب انجام برسانی و ب انجام رساندی.هر روز احساس میکنی ازادی ک جهان را ترک کنی♡
♡شما در شرایط غیر عادی و ساعات نامناسب تا چ حد قادر ب مشاهده و درک اطرافتان هستید؟♡
کامپیوتر همان انسان توسعه یافته است:هوشمند، اما بدون اخلاق.
جان ازبورن
فرهنگ همیشه وحشتناک ترین چیز برای یک دیکتاتور است زیرا مردمی که کتاب بخوانند هرگز برده نخواهند شد ...!!
یادمان باشه
موفق ترین انسانها آنهایی نیستند که به ثروت یا قدرت رسیده اند، بلکه کسانی اند که هیچگاه
دیگران را نرنجانده اند، دل کسی را نشکسته اند و باعث غم و اندوه هیچکس نشده اند.
درد من مرگ مردمی است
که گدایی را قناعت
بی عرضگی را صبر
و با تبسمی بر لب
این حماقت ها را حکمت خدا مینامند!!
گاندی
بعضی وقتام آدم عمداً میبازه،
که فقط از بازی بیاد بیرون..!!
راستش از دست دادن
بعضیاتون
چیز مهمی نبود؛
نهایت یه آدم
احمق
از زندگیم کم میشد؛
ولی من گردنم
زیر فشار کارای
که واستون کردم و
لیاقتشو نداشتید داره
خورد میشه!
من بہ کنار گذاشتن اعتقاد ندارم. هرجا کہ حس کنم شخصیتم، غرورم، احساسمو دارم از دست میدم حتی اگہ خیلی هم دوست داشته باشم میکشم کنار. اصلا مهم نیست چقد دوسم داری یا دوست دارم یا چقد با تو خوش میگذرہ، من شخصیتم برام از هرچیزی مهمترہ، پس مراقب حرفات باش من سرہ شخصیتم باهات شوخی ندارم.
اگه یکی یه روز ازم بخواد که یک نصیحت بهش بکنم بهش می گم "مبهم باش."
اگه حالت بده تو فضای مجازی جار نزن، اگه حالت خوبه تو فضای مجازی جار نزن. شاید هضمش سخت باشه ولی دوروبریات اگه از ناراحتیت خوشحال نشن، ناراحتم نمی شن. اگه با کسی تو رابطه ای به همه نشونش نده، اونا میدزدنش چون همه چیزای قشنگو واسه خودشون میخوان. از تصمیمات مهمت به کسی نگو، حسودن، باعث خراب شدنش می شن. غیر قابل پیشبینی باش، آدما غافلگیر شدنو دوست دارن. داستان زندگی و گذشتت چیزیه که فقط به خودت مربوطه، واسه هرکی هرکی سفره ی دلتو باز نکن تا حتی تو ذهنشونم توانایی اینو نداشته باشن که قضاوتت کنن.
تمام احساستتو بروز نده. اجازه نده بفهمن که راجبشون چه فکری میکنی. نذار از موندنت مطمن شن. درواقع اونارو از هیچ چیزی مطمئن نکن. این آدما عاشق ماجراجویین، بذار انقد دنبالت بگردن تا بالاخره خودشون کشفت کنن. اینجوری قشنگ تره؛ هم واسه اونا، هم واسه تو. :,)
به نقل از ورایتی، «دزد صادق» تریلری با بازی لیام نیسن بار دیگر برنده گیشه داخلی آمریکا شد و این در حالی بود که از نمایش در ۲۵۰۲ سالن سینما تنها ۲.۴ میلیون دلار فروخت.
این فیلم گرچه ۴۴ درصد به نسبت سه روز اول اکرانش کاهش مخاطب داشت اما در مجموع در ۱۰ روز اول اکرانش ۷.۵ میلیون دلار فروخته است.
استودیو سازنده فیلم گفته باور داشتهاند که اکران چنین فیلمی در این مقطع زمانی میتواند این فیلم را چندین هفته در سینماها نگه دارد و اکنون دو هفته صدرنشین شدن در فهرست فروش نشان دهنده همین امر است.
این در حالی است که سینماهای شهر نیویورک، لسآنجلس و سنفرانسیسکو هنوز بسته هستند. با وجود اینکه از نظر مجوز قانونی ۸۵ درصد سینماهای آمریکا اجازه فعالیت دارند اما در واقع تنها ۴۹ درصد سالنهای سینما کار میکنند. علاوه بر این ساعتهای کار سینماها کاهش یافته و ظرفیت پذیرش تماشاگر نیز برای فاصلهگیری اجتماعی کم شده است.
«جنگ با پدربزرگ» فیلم خانوادگی با بازی رابرت دنیرو نیز با کاهش ۲۵ درصدی مخاطب از نمایش در ۲۳۴۵ سالن سینما ۱.۹ میلیون دلار دیگر فروش کرد و در مجموع فروشش را از نمایشی ۱۷ روزه به ۹.۷ میلیون دلار رساند.
«مرد خالی» فیلمی ترسناک از محصولات دیزنی نیز با شروع به کاری ملایم ۱.۳ میلیون دلار از نمایش در ۲۰۲۷ سالن سینما فروش کرد. این فیلم را کمپانی فاکس قرن بیستم پیش از اینکه به دیزنی فروخته شود تولید کرده بود.
«تنت» کریستوفر نولان نیز با فروش ۱.۳ میلیون دلار دیگر از نمایش در ۱۸۰۱ سالن سینما در هشتمین آخر هفته نمایشش کاهشی ۱۵ درصدی را تجربه کرد. این فیلم در بازار داخلی آمریکا نزدیک به ۲۹۰ میلیون دلار فروخته است.
لینک منبع خبر:
http://cinemapress.ir/news/128227/%D8%B5%D8%AF%D8%B1%D9%86%D8%B4%DB%8C%D9%86%DB%8C-%D8%AF%D8%B2%D8%AF-%D8%B5%D8%A7%D8%AF%D9%82-%D8%AF%D8%B1-%DA%AF%DB%8C%D8%B4%D9%87-%D8%B3%DB%8C%D9%86%D9%85%D8%A7%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A2%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7
آکادمی سینمایی اسپانیا فیلم سینمایی «سنگر بی پایان» را به عنوان نماینده این کشور برای رقابت در بخش بین الملل اسکار ۲۰۲۱ انتخاب کرد.
فیلم «سنگر بی پایان» که چندین جایزه را دریافت کرده، توسط سه کارگردان به نام های آیتور آرهجی، جون گارانو و خوزه ماری گوئه ناگا ساخته شده است. اگر این فیلم بتواند در لیست نهایی نامزدهای اسکار قرار بگیرد، دنباله روی «درد و افتخار» نماینده قبلی اسپانیا در اسکار خواهد بود. پدرو آلمودوار این فیلم را ساخته بود و آنتونیو باندراس هم با این فیلم در نقش فیلمسازی که رو به فراموشی است، اولین نامزدی در بخش بازیگری خود را کسب کرد.
حقوق جهانی این فیلم سینمایی بعد از نخستین اکران جهانی توسط نتفلیکس خریداری شد و به امید نمایندگی در اسکار به صورت سینمایی در آمریکا به نمایش در خواهد آمد.
داستان فیلم «سنگر بی پایان» چندین دهه از سرنوشت یک روستای کوچک اسپانیایی را روایت میکند که در تلاطم جنگ داخلی اسپانیا قرار دارد. این فیلم در سال ۲۰۱۹ در جشنواره سن سباستین موفق ظاهر شد و ۶ جایزه دریافت کرد.
فیلم سینمایی «چارتر» ساخته آماندا کرنل هم برای نمایندگی سوئد در اسکار انتخاب شده است. این فیلم در جشنواره سن سباستین اکران جهانی شد.
لینک منبع خبر:
http://cinemapress.ir/news/128418/%D8%A7%D8%B3%D9%BE%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%A7-%D9%88-%D8%B3%D9%88%D8%A6%D8%AF-%D9%87%D9%85-%D9%88%D8%A7%D8%B1%D8%AF-%D8%B1%D9%82%D8%A7%D8%A8%D8%AA-%D8%A7%D8%B3%DA%A9%D8%A7%D8%B1-%DB%B2%DB%B0%DB%B2%DB%B1-%D8%B4%D8%AF%D9%86%D8%AF
بعد از طولانی شدن شمارش آرا در نوادا، بخشی از سریال نون خ در شبکه های اجتماعی دست به دست می شد که این ویدیو آن قدر دست به دست شده که رابرت دنیرو نیز آن را در توئیتر خود منتشر کرد.
لینک منبع خبر:
http://cinemapress.ir/news/128453/%D8%B3%DA%A9%D8%A7%D9%86%D8%B3-%D9%86%D9%88%D9%86-%D8%AE-%D8%A7%D8%B2-%D8%AA%D9%88%DB%8C%DB%8C%D8%AA%D8%B1-%D8%A8%D8%A7%D8%B2%DB%8C%DA%AF%D8%B1-%D8%A2%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%B3%D8%B1%D8%AF%D8%B1%D8%A2%D9%88%D8%B1%D8%AF-%D8%B9%DA%A9%D8%B3
دنیای فیلم سینمایی «مکان ساکت» در حال گسترش است. جف نیکولز، برای کارگردانی و نویسندگی سومین فیلم این مجموعه سینمایی انتخاب شده که بر اساس ایده
جان کراسینسکی ساخته خواهد شد. این قسمت جدید با اعلام کمپانی پارامونت، سال ۲۰۲۲ منتشر میشود. اطلاعات داستانی این فیلم هنوز اعلام نشده است.
نیکولز که برای فیلمهای درام مثل «لاوینگ» که در بخش بازیگری نامزد اسکار شد و در کن حضور داشت، «پناه بگیر»، «ماد» با بازی متیو مک کانهی و «ویژه نیمه شب» شناخته میشود، مسئولیت ساخت این فیلم را از کراسینسکی گرفته که دو قسمت قبلی را نوشته و کارگردانی کرده است. کراسینسک البته تهیه کننده این فیلم جدید خواهد بود.
اولین قسمت از مجموعه سینمایی «یک مکان ساکت» در سال ۲۰۱۸ منتشر شد و کراسینسکی و امیلی بلانت در آن نقش آفرینی میکردند که فروشی موفقیت آمیز داشت و با بودجهای کمتر از ۲۰ میلیون دلار در گیشه جهانی ۳۴۰ میلیون دلاری شد. این فیلم رکورد بیشترین افتتاحیه برای یک فیلم ترسناک را به خود اختصاص داد. همچنین یک نامزدی نیز در بخش بهترین تدوین صدای اسکار کسب کرد.
قسمت دوم فیلم قرار بود در ماه مارس اکران شود که البته بعد از تعطیلی سینماها به خاطر ویروس کرونا اکران این فیلم نیز تا ۲۳ آوریل ۲۰۲۱ به عقب افتاد. این فیلم داستان خانواده ابات را روایت میکند که برای بقا در دنیایی پسا آخرالزمانی تلاش میکنند که توسط جانورانی خطرناک که به صدا حساس هستند احاطه شده است.
لینک منبع خبر:
http://cinemapress.ir/news/128524/%D8%AC%D9%81-%D9%86%DB%8C%DA%A9%D9%88%D9%84%D8%B2-%DA%A9%D8%A7%D8%B1%DA%AF%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%D9%86%D8%AF%D9%87-%D9%85%DA%A9%D8%A7%D9%86-%D8%B3%D8%A7%DA%A9%D8%AA-%D8%B4%D8%AF
فیلم سینمایی «غیر عادی» محصولی از کمپانی یونیورسال و بلوم هاوس پروداکشن، در هفته نخست اکران خود توانست با فروش ۳.۷ میلیون دلاری در صدر گیشه آمریکا قرار بگیرد.
در عصر کرونا و در حالی که مخاطبان هنوز تمایلی برای رفتن به سینما ندارند و از طرفی هر فیلمی که قرار بود به صورت سینمایی اکران شود، انتشارش عقب افتاد، همین بلیت فروشی اندک کافی بود تا فیلم «غیرعادی» به راحتی پرفروشترین فیلم هفته شود. این اثر در ۲۴۷۲ سینما در آمریکای شمالی اکران شد و در ۲۰ گیشه جهانی ۱.۹ میلیون دلار فروخت تا در مجموع به ۵.۶ میلیون دلار برسد.
در فیلم «غیر عادی» ویسن وو در نقش یک قاتل سریالی بازی میکند و کاترین نیوتون هم یک نوجوان دبیرستانی است. کریستوفر لندون که فیلم «آشفته» از سه گانه «فعالیت فراطبیعی» را نویسندگی کرد و کارگردان «روز مرگت مبارک» هم بود، فیلم «غیرعادی» را در رده سنی بزرگسال ساخته است. این اثر که عموماً نقدهای مثبتی داشته، با بودجه ۶ میلیون دلاری ساخته شده است.
تحلیلگران معتقد هستند که این فیلم با توجه به وضعیت پاندمی کرونا و همینطور بسته بودن تعدادی از سینماهای آمریکا افتتاحیه خوبی داشته است و بسیار سودآور خواهد شد. کمپانی سازنده فیلم هم امیدوار است با وجود نبود رقیب در گیشه، این فیلم مدت زمانی طولانی را برای اکران داشته باشد.
«بگذار برود»، «جنگ با پدر بزرگ» و «بیا بازی» فیلمهایی هستند که در رتبههای بعدی فروش آمریکا قرار گرفته اند. فیلم جدیدی «آمونیت» نیز دیگر فیلم تازه اکران این هفته بود.
عموماً فیلمها ۷۵ الی ۹۰ روز پیش از آنکه به صورت دیجیتالی ارائه شوند، باید در سینماها نمایش داده شده باشند؛ با قراردادی که یونیورسال امضا کرد این شرکت میتواند بعد از ۱۷ روز این فیلم ها را به صورت آنلاین نمایش دهد. سینمای AMC نیز در ازای این قرارداد بخشی از سود کمپانی در نمایش آنلاین را دریافت میکند.
لینک منبع خبر:
http://cinemapress.ir/news/128650/%D8%BA%DB%8C%D8%B1-%D8%B9%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%D8%B5%D8%AF%D8%B1%D9%86%D8%B4%DB%8C%D9%86-%DA%AF%DB%8C%D8%B4%D9%87-%D8%A2%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7-%D8%B4%D8%AFتاک تاکر انیماتور باسابقه و خالق فیلمنامههای مصور که برای فعالیت در پروژههایی مثل «هی آرنولد» و «باب اسفنجی شلوار مکعبی» معروف شده است، در ۵۹ سالگی درگذشت. دلیل مرگ وی هنوز اعلام نشده است.
تاکر در سال ۱۹۶۱ متولد شد و از سنین نوجوانی علاقه خود به دنیای انیمیشن را نشان داد. او در نهایت به لس آنجلس رفت تا فعالیت در زمینه انیمیشن را آغاز کند و در نهایت اولین شغل خود را به عنوان دستیار در سال ۱۹۸۷ در انیمیشن «پینوکیو و امپراتور شب» تجربه کرد. او همچنین در آثاری مثل «پری دریایی کوچک» در سال ۱۹۸۹ و «سیمپسون ها» در سال ۱۹۹۶ نیز همکاری داشت.
تاکر طی سالهای ۱۹۹۶ تا ۱۹۹۹ در ۲۵ قسمت از انیمیشن محبوب «هی آرنولد» حضور داشت و در نهایت به عنوان کارگردان «هی آرنولد: فیلم» در سال ۲۰۰۲ انتخاب شد. تاکر برای کار در انیمیشن «باب اسفنجی» نیز شناخته میشود که شامل «فیلم باب اسفنجی» در سال ۲۰۰۴ و همینطور ۴۷ قسمت از سریالی با محوریت این شخصیت میشود. تاکر همچنین ۶ قسمت از سریال «باب اسفنجی» را نویسندگی کرده است.
آخرین اثری که تاکر در آن حضور پیدا کرد، انیمیشن «برگری باب» است که هم اکنون در مراحل تولید قرار دارد.