سان: یک اصطلاح پر کاربرد که بعد از اسم هر سن و هر جنسیتی خوانده میشود.
ساما:برای افراد خیلی رسمی استفاده میشه مثل پادشاهها،ملکهها،لردها و خانوادههای سلطنتی.
چان:اصولا برای آخر اسم دختر ها استفاده میشه ولی امکانش هست که در بعضی جاها برای پسر ها هم استفاده بشه یا بین معشوقه ها.و اینکه معمولا برای افراد کوچیکتر کاربرد دارد و اگر به جای اسم جلوی فامیل بیاد نشانهی تمسخر دارد.
کون:برای آخر اسم پسر ها گفته میشود. البته در صورت صمیمیت یا خودمانی.
سنسه\سنسی:این اصطلاح به معنای معلم یا مربی است.در ژاپن دانش آموزان معلم ها را به اسم آقا یا خانم صدا نمیکنند و به آن ها سنسه یا سنسی میگویند.
سنپای:در ژاپن سال بالایی های مدرسه رو یا کسانی که از شما در مدرسه بزرگتر هستن رو به اسم صدا نمیکنند و به آن ها میگویند سنپای.البته بین همکارها هم استفاده دارد اما استفاده اصلی آن برای سال بالایی های مدرسه است.
دونو:برای زمانی استفاده میشه که سان خیلی رسمیه...برای هر جنسیت و سنی...
مانگا:به داستان هر انیمه ای مانگا گفته میشود.
مانگاکا:به کسانی که داستان انیمه ها رو مینویسند مانگاکا گفته میشود.
اوتاکو:به کسانی که طرفداران انیمه ها هستند اوتاکو گفته میشود.
کاوایی:به شخصیت های ناز و بانمک یا به اصطلاح گوگول یا کیوت گفته میشود.
باکا:یه افراد دیوانه و بی عقل گفته میشود.که درانیمه ها کاربرد کمی دارد.
ایته کیماس:یکجور خداحافظی یا زمانی که میخوای از خونه خارج بشی.
تادایما:یه معنی(من اومدم) یا وقتی میرسی خونه برای اعلام حضور.
اوکائری:در جواب تادایما به معنی خوش آمدی به کار میرود(اوکائری یعنی خوش آمدی)
ایتادا کیماس:یک جور شکر کردن که قبل از شروع غذا خوردن استفاده میشود.
فوجوشی:دخترهای طرفدار ژانر یائویی.
فودانشی:پسرهای طرفدار ژانر یائویی.
هیمه جوشی:دخترهای طرفدار ژانر یوری.
همیه دانشی:پسرهای طرفدار ژانر یوری.
شیپ کردن:به معنی ازدواج کردن حتی اگه دو تا زوج نباشن مثل توکاوکانکی.
کراش:به معنی عاشق کسی باشی و اون ندونه.البته توی توی انیمه ها کمتر پیدا میشه...
آریگاتو:به معنی ممنونم.
دو ایته ماشته:به معنی خواهش میکنم.
اونگای:به معنی لطفاً.
گامی:یعنی خدا.
گومناسای:به معنی ببخشید. البته در زبان خودمانی گومه هم گفته میشود.
سمی ماسن:به معنی همون گومناسای ولی جوری که میخواهید به کسی بر نخورد مانند وقتی که عجله دارید و درحال دویدن هستید و به افراد روبه روی خود میگویید سمی ماسن یا زمانی که میخواهید برای صحبت کردن اجازه بگیرید.
واتاشی:من.
آناتاوا:تو.
کونیچیوا:سلام.
یو:سلام.
کونبانوا:سلام.
دایجوبو:خوبی؟.
مینا سان:همگی،بچهها،بروبچ.
اونی سان\چان:داداشی.
اونه چان:آبجی (بزرگتر).
ایمیتو چان:آبجی (کوچیکتر).
اوکا سان:مادر.
اوتو سان:پدر.
اوبا سان:عمه/خاله.
اوجی سان:عمو/دایی.
نانی/ناندا:چی؟.
چیبی:کوچولو/کوتاه.
هنتای/ایچی:منحرف.
شینیگامی:خدای مرگ یا عزرائیل.
سوگوی:واو (WOW) (نشانه تعجب).
سیویو:صدا بازیگر یا دوبلور شخصیت انیمه ها...
اسپویل:لو رفتن کل یا بخشی از داستان یک مانگا یا انیمه....البته انجام دادن این کار زیاد کار جالبی نیست...
OST:به آهنگهایی که اختصاصی برای انیمه ها نوشته میشه.((یا همون اوپینگ)).
یاکوزا:مافیای ژاپنی.
توکوساتسو:جلوههای ویژه که با آنها انیمه ها را میسازند.
تانکوبون:یک جلد از نسخه مانگا.
OVA:به قسمت هایی از یک انیمه گفته میشود که از روی مانگا ساخته نشده است. بیشتر وقت ها برای انیمه های سریالی استفاده میشود.
انیمکا:گردهمایی یا یک جور جلسه بین اوتاکو ها برای تبادل تجربه.(بیشتر برای مدیران سایتهای انیمهای استفاده میشود).
گایجین:بیگانه ((از نظر ژاپنیها)).
بیزجو:زیبا (معمولاً برای دخترها).
اویاسمی:شب خوش/شب بخیر.
سوکا:که اینطور/باشه.
سودانا:درسته.
دمو:ولی/اما.
ماچیناسایو:وایسا/صبر کن.
واکاتا/واکاتو:باشه.
یوکای:اطاعت((رسمی شدهی واکاتا)).
یوش:خیله خوب/باشه.
سودانه/سودانا:درسته/راست میگی!/آره/همینطوره.
جودان:شوخی کردم.
یوکی:برف.
ایچ:یک((1)).
نی:دو((2)).
سان:سه((3)).
یون:چهار((4)).
گو:پنج((5)).
روک:شش((6)).
نانا:هفت((7)).
هاچی:هشت((8)).
کیو:نه((9)).
جیو:ده((10)).
دایجوبه:نگران نباش/ مشکلی نیست.
ای/ایه:نه.
هنتای:منحرف.
آخرین بروزرسانی
من سنگ که نیستم، فراموش کنم
آرام بِایستم فراموش کنم
خندیدنمان میرود از یاد، ولی
من با تو گریستم؛ فراموش کنم؟
حکایت رفاقت حکایت سنگهای کنار ساحله …
اول یکی یکی جمع شون میکنی تو بغلت بعدش یکی یکی پرتشون میکنی تو آب ؛
اما بعضی وقتها یک سنگهای قیمتی گیرت میاد که هیچ وقت نمی تونی پرتشون کنی …
تنهایی کجایی
به هرکس دل بستم
ترکم کرد
انگار منو تو از هم جدایی ناپذیریم…
خاک دل را حکم کردم تا بدانی ای رفیق
در قمار با تو بودن هستی ام را میدهم
ﺗﻨﻬﺎ کسی که ﺗﻮ ﺯﻧﺪﮔﻴﻢ ﺑﻬﻢ ﭘﺎ ﺩﺍﺩ غم ﺑﻮﺩ
ﺍﻻﻧﻢ ﺗﺮﻳﭗ ﺍﺯﺩﻭﺍﺟﻴﻢ …
از ما که گذشت
شما خوش باشین
به سلامتی کسی که وقتی بردم گفت :
اون رفیق منه
وقتی باختم گفت :
من رفیقتم . . .
به طرف راه رفتن یاد دادیم با خودمون میخواست مسابقه دو بده
دیگر بوی آدمیزاد نمی دهیم!
گرگ ها هم برای خوردنمان ناز میکنند …
از فردا بیشتر مراقب باش
تقاص اشکهای امشب من سنگین تراز تمام روزهایی است
که عاشقانه گریه کردم
تنهایی
بودن با کسی ست…
که نیست…
با وجود تو عشق در من تغییر معنا داده است
به لجن میکشی واژه ها را …
بزرگترین اشتباه کسی که خرش از پل گذشت:
اینه که فکر میکنه دیگه پلی جلوش نیست
من و دنیا همدیگر را رنگ میکنیم
من با مداد سیاه، دنیا با مداد سفید
من
روزهای اونو !
اون
موهای منو !
در تنهایی، شاد باش
تا آنجا که میسر است
تا آنجا که عملی است
از تنها بودن لذت ببر…
در خلوت خوش باش
خاموش نشستن و کاری نکردن…
بهار می آید و علف ها خود به خود می رویند
درست به همان اندازه که از تنها ماندن بیزار بود تنهایی را دوست داشت ..
بالاترین سرعت دنیا
سرعت رنگ عوض کردن آدم هاس …
یه رابطه عاشقانه فقط مخصوص دو نفره
ولی بعضی از احمق ها شمارش هم بلد نیستن …
مهم نی پشت سرم چی زر زر میکنن مهم اینع تا منو میبینن خفع میشن
به بعضیام باید گفت.
درسته با تو روزای خوبمونو به باد دادیم.
اما عزیز تو ک نیستی ما شادیم.
مهم اینه
به بضیآ هم بآس گفت:
هر چقدم بِ خودت برسے؛ بآز بِ من نمیرسے…!
والا ﺣﻖ ﺩﺍﺭی ﺍز ما بدت ﺑﻴﺎﺩ
چون کسی که دوسش داری از ما خوشش میاد
یا مثل پادشاه راه برو
یا مثل کسی که براش مهم نیست
پادشاه کیه..!!
همیشه واسه گلی خاک گلدون باش که
اگه به آسمون هم رسید یادش باشه ریشش کجاست
امان از روزی که
دوزاری مثل تو خودش رو تراول فرض کنه ..
به بعضیا باید گفت;نظر شما متین اما واسه من مهم نیست.مهم اینه که خودم چی دوست دارم
دنیا تنهایی های زیادی داره اما تنهایی من دنیایی داره …
عوض نمیشی؟
خیالی نیست تعویض که میشی
بعضی ها دوست داشتنشون مثل قرص خوردن میمونه هر هشت ساعت یه نفر ..!
بعضی آدما میان تو زندگیت.فقط واسه این که یادت بندازن نباید به کسی اعتماد کنی
بعضیا کات مات حالیشون نیست
فقط دوست دارن بازی کنن
بعضیا هستن که میخوان باعث تنوع شن…
منتها وارد نیستن باعث تهوع میشن..!
بعضیا به ما نمیخورن ما جاخالی دادیم خوردن به شما مبارکتون باشه…!
از اینکه بعضیا نمیان
سمتت ناراحت نشو ایراد از تو نیست
مگس هیچوقت سمت گل نمیره
همیشه میره سمت یه چیزی مث خودش …
به بعضیام باید گفت عزیزم اونی که شما سنگشو به سینه میزنی ما خیلی وقته تو حموم به پامون میزنیم..!
تنهایی یعنی پشت هم سیگار …
تنهایی یعنی درد بی درمون …
بهتره آدم کسی رو نداشته باشه و تنها باشه
تا کسی رو داشته باشه و تنها باشه
همین که فهمید غـــــــــــم دارم آتش گرفت . . .
به خودت نگیر رفیق !!!!!
سیـــــــــــــ ــگارم را گفتم
“من” یک نقطه دارد ؛ من تنها هستم !
“تو” دو نقطه دارد پس تنها نیستی !!!
عشق های امــروزی
بی نام
قابل انتقال به غیر
و معاف از احساس می باشند …
اَگع رو اعصاب مَ راع بِریع
رسم رفاقـــــــــــت اینه که
با رفیـــــق پیر شــــــــــــى
نه اینکه وســـــــــــط راه از رفیـــــق سیر شـــــــــــــى
حوصله ی جمع و تفریق ندارم ، یه ضرب خرابتم !
” ﺧﻮﺍﺑﯿﺪﯼ؟ “ﻧﻮﺷﺘﻪ ﻣﯿﺸﻪ
ﻭﻟﯽ ” ﻧﯿﺎﺯ ﺩﺍﺭﻡ ﮐﻪ ﺑﺎﻫﺎﺕ ﺣﺮﻑ ﺑﺰﻧﻢ ” ﺧﻮﻧﺪﻩ ﻣﯿﺸﻪ …
میگن تغییر کردی
*
اینا حتی حرفامو کامل نمیخونن
*
اینا حتی فکر نمیکنن رو حرفا
*
همشون دنبال تحمیل عقیدن
*
ولی هنوز خودشونو نفهمیدن
*
اینا نمیفهمن که دارن برا سیستم کار میکنن
*
همون سیستمی که کنترلشون میکنه
*
خیلی چیزارو نمیشه گفت
*
برام مهم نیست که اینا چیکار میکنن
*
من که راه خودمو میرم
*
وقتی که بهش برسم
*
شاید منم سیستم بشم
*
شایدم سیستم رو نابود کردم
*
هدف گنگیع
*
ولی خدا رو چع دیدی
اونا امروز رو میبینن
*
اونا ضرر میکنن
*
عاشقم بودن چون دیدن متعصبم
*
چون دیدن واس حق جنگیدم
*
من به تصورات مُبهَمِشون رنگ میدم
*
تا ایده من تو ذهنشون رشد کنه طول میکشع
*
درخواستمو رد میکنن
*
فکر میکنن من مث بَقیَم
*
زمان ثابت میکنع کع اشتباه میکردید
*
اون موقع به فرصت هایی که از دست دادید
*
به عشق هایی کع میتونستید نگه دارید
*
به خوبی هایی که نکردید
*
به تعصبات الکی که داشتید
*
به بردگی خودتون پِی میبرید
*
ولی دیرع
قدرت چشم ر دست کم نگیرید
*
واسع خودش خدایی هس
*
بعضی وقتا از خدا هم بالاترع
اون تنها درمونِع/این قلبِع بیمارِع
*
همیشه گفتم بازم میگم
*
پرچم دو تا ماه خیلی بالاست
*
مُرداد و خُرداد
*
پرچم دو تا ماه هم خیلی پایینع
*
شهریور و بهمن
پس از تو نَمونَم برای خدا
*
تو خدای من بودی
*
صبح تا شب ستایِشِت میکردم
*
نمازَم برای تو بود
*
وقتی همه چی تموم شد
*
فهمیدم تو یکی مثل منی
*
من تو رو خدا کردم
*
باهات رویامو ساختم
*
تو رو بخاطر اَللّه وِلکَردم
*
تو رو واسه اهدافَم رَها کردم
*
تو رو از وجودم جُدا کردم
*
وقتی دیدم نیستی
*
همه جا می دیدمت
*
وقتی فهمیدم واقعا رفتی
*
مَنِع خَر دیدم چِع اِشتباهی کردم
*
نمیدونم چیشد یهو
*
ولی میدونم از این به بعد هَمَش بازیِع
*
هر روز که میگذَرِع به پوچ بودن زندگی بیشتر پِی میبرَم
*
کسی قرار نیست بیاد
*
مُعجِزِه ای نخواهد شد
*
همه چی بستگی به خودمون داره
توو طهرون که همه تلو هر کی واسه خودش یه جا ولو
خانوم میره اتاق عمل و میاد به چه میبَره دلو
اینجا همه دیگه بیخیال نچرال فقط تو سَک و سینه ان
شمال و جوج با نوشابه رو نیستن تو کفه ولن و هالووینن
سه تا دیگه بگو بیان دوستات ریش سیبیلات میگی کیان ها
فرقی نداره با چی بریم اینا پا میدان حتی با ژیان سفید و سیاهن
دو تا بورن بگو بیان تو هم باس بدی تکون
یکی اون بیرون که میده خو* اینجا همه کفه یه تیکه***
اینی که میگفت من تک پرم الان کم مونده بزنه ضربدری
میگم مشکوکم به HIV میگه باشه مگه کوروناست
بدون پسری که با تو حل میکنه قطعا ***
ما هر سبکیو کردیم جادو دآش حرص نخور تو هم آروم باش
سلامتی زیر زمین حاجی ولی تف توو رو خالطوراش
گذاشتم باهام رِفاقَت کنن
خواستن فقط منو قِضاوَت کنن
*
من فقط خواستم رِسالَت کنم
تَهِش اَم میخوام زِراعَت کنم
*
بزار فکر کنن درونم پُرع رِذالَتِع
بزار خیال کنن دنیا و آخِرَتَم همش شِقاوَتِع
*
اونا نمیدونن کُلِ وجود من اِصالَتِع
اونا نمیفهمن اینا واسه اِرادَتِع
*
اینا همه کاراشون از رو جِهالَتِع
آینده همشون رو به ذِلالَتِع
*
حرفای من سرشار از دِلالتِع
دَرکَم نمیکنی چون روحِت پُرِع کِصافَطِع
*
این دنیا بر پایِه رِقابَتِع
از من بَدِت میاد؟ بخاطرِ حسادَتِع
*
میگی هر چی گفت درسته چون داره فِقاهَت
میگم تو هم بَردِه ای نکن با خودت لِجاجَت
*
میگن مهم اِنسانیَتِع بُکُن صِداقَطع
میگم یه ذَرِه داشته باشید صِداقَت
*
گفتن فروختی خودتو واسه عِمارَت
کور بودن نخواستن ببینَن بودم تو اِسارَت
*
هر روز پیشرفت میکنم چون این عِدالَتِع
تو هم حِرص نخور چاقال پِلَن من از روعه ذِکاوَتِع
*
فکر میکنی عَجیبَم ذِهنِت پُرِع شِکایَتِع
میخوام گُنگ بمونی هَدفم رُشدِ شاگِردایِ با لیاقَتِع
این زندگی هیچ هدفی پشتش نیست
پس دنبال دلیل و برهان نباش که آخرش چی میشه
آخرش هیچی نمیشه
هیچ کس هم نمیدونه چی میشه
خودت باید هدفی پیدا کنی و طبق اون به زندگیت معنا بدی
وگرنه حقیقتا هیچ هدفی پشت زندگی نیست
از دست دادنِ هر انسانی که دوستش می داشتم آزار دهنده بود. گرچه اکنون متقاعد شده ام که هیچکس، کسی را از دست نمی دهد. زیرا هیچکس مالک کسی نیست. این تجربه واقعی آزادی است. داشتن مهمترین چیزهای عالم بی آنکه صاحبشان باشی
یازده دقیقه
پائولو کوئیلو
تلخترین قسمت زندگی اونجاست که آدم به خودش میگه: "چی فکر میکردیم و چی شد"
خواب زمستانی
گلی ترقی
تنگ میشه دلامون واسه هم...
زندگی بدون گذشته امکان پذیر نیست و در عین حال گذشته تاثیر چندانی در ساختن آینده نداره.
اینکه فکر کنیم اون چیزی رو که پشت سر گذاشتیم اجازه زندگی بهتر رو از ما میگیره اشتباهیه که ذهنمون دچارش میشه. گاهی به فراموشی سپردن این گذشته میتونه کمک بزرگی باشه ولی گاهی هم دونستنش میتونه ما رو از یک هزارتوی ذهنی نجات بده. پس فقط بهتره طوری زندگی کنیم که در اون گذشته مثل یک پُل ما رو به آینده برسونه
حرامزاده استانبولی
الیف شافاک
خدایا حکمَتِت رو شکر من فهمیدم هدفت چی بود
فقط دل دیگه
یه مدت بی قراری میکنه
شاید یه مدت خُل شدم باز از الان بگم
نگید باز چرا فازت عوض شد XD
ولی دمت گرم خدا
جواب تمام سوال های بی جوابمو دادی
دیگه خیالم راحته
تو خیلی دوری
خیلی دوری
تو خیلی دوری
خیلی دور
تو خیلی دوری
خیلی دوری
تو خیلی دوری
خیلی دور
تو خیلی دوری
خیلی دوری
تو خیلی دوری
خیلی دور
تو خیلی دوری
خیلی دوری
تو خیلی دور
خیلی دور
_____
اما من نزدیکت بودم
هواتو کردم
میخوام دوباره بیام جلو حرمت سلام بدم
هی آب بخورم
شب که شد تو سرما وضو بگیرم
بیام تو حرمت دعا کنم
نماز بخونم
قرآن بخونم
چقدر زود گذشت
چیزای خوب رو زود از دست میدی
من میخورِع به دیوار سَرَم
هی میگیرع بع سیگار پَرَم
من حق کسیو نخوردم
ولی از همیشه کع بیمار تَرَم
من ته یع چاه عمیقم
پَنچَر وسط راهع حقیقت
من یکی شدم کع دیگع خیلی فرق باهات دارع سلیقَم
____
وسط گرگای وحشی
باید همینجوری خو پارع تر شی
_____
من شدم یع خول خندع داره
من اصن حالم خوش نی
مامان نذری شلع زرد بزار
_____
ما دنیامون چع بی رحم بود
هر کی خوب بود میرف زود
_____
نمیبینم دیگع من حتی بهشتی از دور
همش تاریکی هی درد
_____
من نمیدونم چقد بد بودم که سهم اینع
نمیفهمم چی کم داشتم اصن از بقیع
من چیکار کردم کع انقد لجن و ممنوع شدم
من چرا انقد از کینه پرم و دلخورم
من چرا از مادرم دل میکنم
از خواهرت دل میبرم
من چرا میچرخه این شکلی سرم
پیک میزنم
من چرا بغضم غذای هر شب
من چرا تنها شدم
من چرا اشکم نمیریزع هعی پلک میزنم
من چرا پنتا چنتا رِل میزنم وِل میپرم
من چرا بهشت اونورع اینورم
من چرا از همیشه غمگین ترم
سنگین سرم
____
بار آخر بود!
وکیل کجایی نامرد
میدونی چن وقته نیستی با هیچکی درد و دل نکردم
پسر قرار نبود اینجوری بری
تو رفتی تنها تر ز قبل شدم
این به اصطلاح جانشینت به ما اَنگ منافق بودن زد (؛
تو که خوب میدونستی من چجوری دارم دست و پا میزنم تو جناح اونا نباشم
وکیل یا معین یا آقای وطنخواه امشب بعد از دو سال دوباره قلبم شکست
دوباره از ته دل گریه کردم یجوری که انگار خیلی دلم پر بودع
به هر حال برادر دل تنگتم
اینا نمیدونن من تو چه جهنمی هستم
ولی تو میدونستی
یادته گفته بودی تو چجوری طرفدار صهیونیستا نیستی با این وضعت XD
لعنتی تو چجوری مرگ هر دو تاشونو تحمل میکنی؟؟؟؟؟؟
چجوری نمیتونی گریه کنی؟
داداش به منم صبر یاد بده
به منم اشک نریختن یاد بده
وکیل اینا نمیدونن چقدر تو اقعیت دوییدم تا یه کانون مهدویت واسه امام زمان بزنم نزاشتن
اینا خیلی چیزا نمیدونن
اینا فقط میرن
ولی میدونم تو برمیگردی داداش
چقدر میخواستم ببینمت
همین که اومدم مشهد
تو رفته بودی
فقط دو هفته دیر کردم
همیشه دیر میکنم
داداش اینا خوار شدن واقعی رو نچشیدن
اینا هر روز مردن رو نچشیدن
لعنتی تو چجوری مرگشونو تحمل میکنی؟؟؟؟؟
خدایا حگمتتو شکر
چقدر تو خوبی
چقدر من بیشعورم
تو هی میگی هرثانیه هر دیقه هر ساعت هر روز
من میبینم و رد میشم
شدم عین اینا
ایستادم کنار میگم بقیه کمکت میکنن آقا
داداش بهت نیاز دارم واسه شروع
واسه حرکت
واسه برگشت
تا اینجاشم که خودکشی نکردم
شهید ذوالفقاری نگهم داشته
امشب بیا به خوابم که بی قرارم (:
درد عشقی کشیدهام که مپرس
زهر هجری چشیدهام که مپرس
گشتهام در جهان و آخر کار
دلبری برگزیدهام که مپرس
آن چنان در هوای خاک درش
میرود آب دیدهام که مپرس
من به گوش خود از دهانش دوش
سخنانی شنیدهام که مپرس
سوی من لب چه میگزی که مگوی
لب لعلی گزیدهام که مپرس
بی تو در کلبه گدایی خویش
رنجهایی کشیدهام که مپرس
همچو حافظ غریب در ره عشق
به مقامی رسیدهام که مپرس
پشت شیشه برف می بارد
پشت شیشه برف می بارد
در سکوت سینه ام دستی
دانهٔ اندوه میکارد
مو سپید آخر شدی ای برف
تا سرانجامم چنین دیدی
در دلم باریدی ... ای افسوس
بر سر گورم نباریدی
چون نهالی سست می لرزد
روحم از سرمای تنهایی
می خزد در ظلمت قلبم
وحشت دنیای تنهایی
دیگرم گرمی نمی بخشی
عشق ، ای خورشید یخ بسته
سینه ام صحرای نومیدیست
خسته ام ، از عشق هم خسته
غنچهٔ شوق تو هم خشکید
شعر ، ای شیطان افسونکار
عاقبت زین خواب درد آلود
جان من بیدار شد ، بیدار
بعد از او بر هر چه رو کردم
دیدم افسونِ سرابی بود
آنچه می گشتم به دنبالش
وای بر من ، نقش ِخوابی بود
ای خدا ... بر روی من بگشای
لحظه ای درهای دوزخ را .
تا به کی در دل نهان سازم
حسرت گرمای دوزخ را ؟
دیدم ای بس آفتابی را
کو پیاپی در غروب افسرد
آفتاب بی غروب من !
ای دریغا ، در جنوب ! افسرد
بعد از او دیگر چی می جویم ؟
بعد از او دیگر چه می پایم ؟
اشک سردی تا بیافشانم
گور گرمی تا بیاسایم
پشت شیشه برف میبارد
پشت شیشه برف میبارد
در سکوت سینه ام دستی
دانهٔ اندوه می کارد
فروغ_فرخزاد
_____
تا میخوام عادی باشم
زرتی یهو شکستع
گرگ
ما گرگ های توبه کردیم ایم
جنگل بماند برای بچه خرگوش های خوشگل
خرم آن روز که باز آیی و سعدی گوید
آمده وه که چه مشتاق و پریشان بودم
#سعدی
گاهی سکوت پر از فریادِ
پر از حرفِ
هر کسی سکوت رو نمی شنوه
سکوت
اگر کمی به مرگ فکر می کردند
هرگز کوتاهی نمی کردند از زدن تلفنی که باید بزنند
کمی دیوانه تر می بودند
از پایان این زندگی وحشت نمی کردند
چرا که نمی توان ازچیزی ترسید
که به هر حال اتفاق می افتد
#پائولو کوئیلو
#چون_رود_جاری_باش
این شعر رو باید طلا گرفت
_____
گر چه غم و رنج من درازی دارد
عِیش و طَرَب تو سرفرازی دارد
بر هر دو مکن تکیه که دوران فلک
در پرده هزار گونه بازی دارد
#خیام
_____
چقد خوبه این خیام
گاهی راحت تر است که
با وجود اندوهی که در درونت موج می زند
لبخند بزنی،تا این که بخواهی به همه عالم توضیح بدهی که چرا غمگینی
#ژوزه_ساراماگو
_____
خلاصه منظورش اینه بگو به چپم
اگر مراد تو ای دوست بی مرادی ماست
مراد خویش دگرباره من نخواهم خواست
اگر قبول کنی ور برانی از بر خویش
خلاف رای تو کردن خلاف مذهب ماست
#سعدی
تنهایی برای مدتی کوتاه جای خود را به وصل با (آن دیگری) میدهد
در آن لحظه شخص به بطن مـادر بـاز مـیگردد
و اتـصال بـا (جـهان هسـتی) بـرقرار میشود
اما این اتصال لحـظه ای است و سـپس تنهایی باز میگردد و مانند رود جریان مییابد
کدوم بدتره؟
اینکه از دست دادمش
یا اینکه بفهمم
اصلا چیزی برای از دست دادن وجود نداشته ...
نمیدونم
نمی خوامم بدونم
نماشا مجبوری نی ولی خب توش بد جوری گیرم
مث دو تا دوست واس هم خاطره ساختیم
گاهی شک میکنم که این رابطه جاش نیس یا دنیایی که بخاطرش ساختیم
سعی میکنم بمونم پا به پا بیست سالو
آره دیگ اینجوریاس
گاهی وقتا دنیا جای احساس نیس
خدافظی کردم از قلبم
خستمه نمیشه پسرفت کرد
بسمه نمیشه دس دس کرد
عشقت همه وقتتو مصرف کرد
بعدم یکدفعه حقع تو از دس رف
هه
وقتی آدم یک نفر را دوست داشته باشد بیشتر تنهاست
چون نمی تواند به هیچ کس جز به همان آدم
بگوید چه احساسی دارد و اگر آن آدم کسی باشد
که تو را به سکوت تشویق کند
تنهایی تو کامل میشود
_____
منم خوبم بدون کمبودی
دل نمیکنم ازت نه به این زودی
هه
چقد هر دفعه باید سرم بخوره به سنگ! (آخرین بار بود)
دوست داره ولی بالا خوات در نمیاد
چ فازی داری با ما
چ مرگتع چتع دایی
همش گندع میگی پُرع ادعایی
این بازی مالع ماعه همتونم مالع مایین
دیر و زود دارع ولی سوخت و سوز ندارع
هآ هآ هآ
سیبم را دو پاره میکنم
نیمی تو و
نیمی من
لبخندم را دو پاره می کنم
نیمی تو و
نیمی من
غمم را به تو نمی دهم
به مثابه ی باز پسین نفسی به سینه می گذارمش
#عبدالله_پشیو
لذتی که تو هر روز مردن هست
تو خودکشی نیست
گفت لیلی را خلیفه کاین تُوی
کز تو مجنون شد پریشان و غَوی
از دگر خوبان تو افزون نیستی
گفت خاموش چون تو مجنون نیستی
شاید راه به آرامش رسیدن، پذیرفتنِ کاملِ مطلق نباشه، شاید اصلا کاملی وجود نداشته باشه؛ شاید قبول کردنِ همین ناقصی ها حالمونو بهتر کنه تا توهماتِ بی اساس...!
بعد شش ماه مادرم رو دیدم
حس خاصی ندارم
حصلشو ندارم
همش از گذشته حرف میزنه باز رفته زو مخم
فردا برمیگردم تحملش سخته
______
خلاصه میخواستم چیز دیگه ای بگم
این مهمترین درس زندگیتونه فقط هم برای مردم ایرانه
دنبال پول باشید/دنبال یه حرفه باشید
با پول میشه خوشبختی خرید
با پول میشه زندگی خرید
با پول میشه عشق خرید
با پول میشه شادی خرید
با پول میشه آدم خرید
با پول میشه آرامش خرید
پول نداشتیه باشی
تو رویا زندگی میکنی
افسرده میشی
شکست عشقی میخوری
خودکشی میکنی
حالت بده
هر روز گریه میکنی
انگیزه نداری
حالت از همه بهم میخوره
حصله هیچی رو نداری
بهت خیانت میکنن
بهت دروغ میگن
هیچ خدایی وجود نداره
هیچ ارزشی وجود نداره
انسان ها فقط برای معنا دادن به این زندگی پوچ از ارزش ها و رویا استفاده میکنن
زندگی رو سخت نگیرید
میگذره
سختیاتون بخاطر تخیلاتتون هست
واقع بین باشید
اول اینکه تا ۴۰ سالگی سمت این سه تا چیز نرو
سیاست
مذهب
فلسفه
____
خب حرف اصلیم اینه
اگه خواستید با یکی وارد رابطه بشید
به عشقم و دوست دارم و نفسم و بدون ت میمیرم و این چیزاش نگا نکنید
ببینید دلش براتون تنگ میشه
ببینید بهتون توجه میکنه
ببینید برا شما وقت میزاره
حتی اگه یه روز با هم کات کردید
بعضی وقتا حالتونو بپرسه
خلاصه
دنبال آدم با معرفت باشید
نه آدم شکاک وسواسی
نه آدمی که همیشه دنبال کاملترین
نه آدمی که خودخواهه
دنبال کسی باشید ک با ناقصیتون با شما باشه
هیچ کاملی وجود ندارع
تمام!
اسم هر چس ناله و جدایی رو لطفا افسردگی نزارید
از نظر من افسردگی یه درجه کمال انسانی هست
وقتی که یه درک عمیق از زندگی از جهان از آدما از خودمون پیدا میکنیم
باید بهاش رو بپردازیم که اونم افسردگی هست
پس فکر نکنید چار تا قرص خوردید و دو جلسه مشاوره رفتید افسردگی دارید
هر وقت خواستید آدم
احمق رو از عاقل تشخیص بدید
بهشون رویا و واقعیت رو نشون بدید
آدم احمق واقعیت رو کنار میزاره و توی رویا غرق میشه و هیچوقت به حقیقت نمیرسه
آدم عاقل رویا رو کنار میزاره و توی واقعیت غرق میشه و به حقیقت میرسه
_____
Wish we could turn back time to the good old days
When our momma sang us to sleep, but now we’re stressed out
[ نیمه گمشده ]
داستان از این قرار هستش که هیچ نیمه گمشده ای وجود نداره
واقعیت اینه که در طول زندگیمون با بعضیا
[حال خوبی داریم]
حالا ممکنه یه نفر باشه ممکنه چند نفر باشن
ممکنه برای پنج دقیقه باشه
یا برای چند ماه
شایدم برای همیشه
_____
Shaking hands with the dark parts of my thoughts
هر چه خواهی کن که ما را با تو روی جنگ نیست
پنجه بر زورآوران انداختن فرهنگ نیست
در که خواهم بستن آن دل کز وصالت برکنم
چون تو در عالم نباشد ور نه عالم تنگ نیست
شاهد ما را نه هر چشمی چنان بیند که هست
صنع را آیینهای باید که بر وی زنگ نیست
با زمانی دیگر انداز ای که پندم میدهی
کاین زمانم گوش بر چنگست و دل در چنگ نیست
گر تو را کامی برآید دیر زود از وصل یار
بعد از آن نامت به رسوایی برآید ننگ نیست
سست پیمانا چرا کردی خلاف عقل و رای
صلح با دشمن اگر با دوستانت جنگ نیست
گر تو را آهنگ وصل ما نباشد گو مباش
دوستان را جز به دیدار تو هیچ آهنگ نیست
ور به سنگ از صحبت خویشم برانی عاقبت
خود دلت بر من ببخشاید که آخر سنگ نیست
سعدیا نامت به رندی در جهان افسانه شد
از چه میترسی دگر بعد از سیاهی رنگ نیست
•سعدی•
آنکه به دل اسیرمش در دل و جان پذیرمش گر چه گذشت عمر من باز ز سر بگیرمش
خلاصه خواستم بگم که امسال خیلی سعی کردم خودمو قانع کنم که عشقی وجود نداره
ولی خب نمیشه دیگه
نمیشه که دوست دارم رو فراموش کنی
میدونم که پسر خوبی نیستم
میدونم که شبیه حرفام نیستم
میدونم که زخم زدم
میدونم که حالت از من بهم میخوره
میدونم که من مقصرم
با این حال بازم میگم
دوسِت دارَم
شاید این جمعه بیایی ...
دقیقا با خودتم
خودِ خودِ خودت
نه کَس دیگه پس ذهنتو درگیر نکن
آره خب زیاد جدی نگیر
یه دوست دارم بود فقط
میدونی دوست دارم از عاشقتم هم قشنگتره
دوست داشتن هم از عاشق شدن قشنگتره
بگذریم داره زیاد میشه
خلاصه یادت نره
دوست دارم
نامش همی نیارم بردن به پیش هرکس / گه گه به ناز گویم سرو روان من کو
در بوستان شادی هرکس به چیدن گل / آن گل که نشکفیدست در بوستان من کو
جانان من سفر کرد با او برفت جانم / باز آمدن از ایشان پیداست آن من کو
هرچند در کمینه نامه همی نیرزم / در نامه بزرگان زو داستان من کو
هرکس به خان و مانی دارند مهربانی / من مهربان ندارم نامهربان من کو
تازگیا فهمیدم که تنهایی بهتره
حسی ندارم وقتی اَلکُلا بپره
ذات آدما از اول چیزی توش نوشته نشده
یه نوزاد یه بچه ذاتش پاکه پاکه مث یه ورق سفید
آدمایی که باهاشون آشنا میشه و زندگی میکنه و باهاشون وقت میگذرونه این ورق رو رنگ میکنن
اون آدم شاید سعی کنه بعضی از این رنگ ها رو از خودش پاک کنه اما وقت کافی نداره
چون دوباره با آدمای جدید آشنا میشه
بعضی آدما دیگ بیخیال پاک کردن میشن
بعضی ها هم خسته میشن
کسایی که میگن یه نفر الان خوب نیست و آدم بدی هست چون ذاتش از اول خراب بوده
باید برای این افراد تاسف خورد با این حد از درک و شعور
_____
تمام رفتار حرکات و گفته های ما با هر کسی و هر چیزی تاثیراتی روی ذات اون شخص یا اون چیز میزاره
پس به جای اینکه ایراد بگیری و ذات خراب دیگران رو به رخشون بکشی
از خودت شروع کن بعدش هم کمکش کن
یه لاک غلط بگیر خط خطی های که روش کردن رو پاک کن نه اینکه چارتا ضربدر هم تو بکشی و سوراخ سوراخش کنی
#بزرگ بشیم
زمان هیچوقت دردت رو درمان نمیکنه
هیچوقت باعث نمیشه فراموش کنی
این تویی که باید خودت رو با شرایط وقف بدی
عادت میکنی
کنار میای
طومار طولانی انتظار است
همانطور که هر کس در محدوده پوست خود قرار دارد
از حیطه شعور خود نیز نمی تواند بیرون رود
و
درست در همین محدوده زندگی می کند
از این رو نمی توان از بیرون چندان کمکی به دیگری کرد
•شوپنهاور•
_____
[الان بدجوری غرق گذشتس اونی که به فردا ها زول زده بود]
آدما اشتباه میکنن
آدما تغییر میکنن
آدما کامل نیستن
آدما خدا نیستن
آدما رو با گذشتشون قضاوت نکنید
آدما رو با تفکرات غلطتون مقایسه نکنید
آدما رو با عروسک اشتباه نگیرید
آدما اونقدرا تاب و تحمل درد و شکست رو ندارن
آدما طاقت نامردی و بی معرفتی رو ندارن
آدما از پا در میان
از یه جا به بعد آدم دیگه سرد میشه
دلش سنگ میشه
میره و دیگه بر نمی گرده
هربار که نگاهت میکنم
جملهای آشنا به ذهنم
خطور میکند در این
سرزمین چیزی هست که
ارزش زندگی کردن دارد.
[❤️]
غمت هر لحظه جان می خواهد از من
چه انصاف است؟چندین جان ندارم
•عراقی•
باز بانگی از نیستان می رسد
غم به داد غم پرستان می رسد
بشنوید این شرح هجران بشنوید
با نی نالنده همدستان شوید
بی شما این نای نالان بی نواست
این نواها از نفس های شماست
آن نفس کآتش بر انگیزد ز آب
آن نفس کآتش ازو آمد به تاب
آن نفس کز شوق شور انگیز وی
بردمد از جان نی،صد های و هی
نی مدد می خواهد از ما،ای نفس
هان به فریاد دل تنگش برس
سال ها ناگفته ماند این شرح درد
دردمندی خوش نفس سر بر نکرد
عاشقان رفتند از این صحرا خموش
بر نیامد از دل تنگی خروش
درد ها را سر به سر انباشتند
انتظار سینه ما داشتند
تا نفس داری دلا فریاد کن
بستگان سینه را آزاد کن
چیست دریا؟چشم پر اشک زمین
در نگاهش آرزویی ته نشین
آرزوی پا گشودن،پر زدن
بر فراز کوهساران سر زدن
چشمه بودن،باز جوشیدن به کوه
دم زدن با آن بلند با شکوه
خویشتن از خویشتن انگیختن
از درون خویش بیرون ریختن
تشنگی نوشیدن از پستان خویش
آب دادن تشنه را از جان خویش...
کوهسارا! زان بلند دلنشین
چون گیاهی در بن چاهم ببین
در شب دریایی خویشم اسیر
گر سراپا گریه ام بر من مگیر
مانده ام با صبر دریا پای بند
ماهتابا بر سرشک من مخند
بگذر از دریا و راه خویش گیر
شیوه دریا دلان در پیش گیر
من همان نایم که گر خوش بشنوی
شرح دردم با تو گوید مثنوی
من همان جامم که گفت آن غمگسار
با دل خونین،لب خندان بیار
من خمش کردم خروش چنگ را
گر چه صد زخم است این دلتنگ را
من همان عشقم که در فرهاد بود
او نمی دانست و خود را می ستود
در رخ لیلی نمودم خویش را
سوختم مجنون خام اندیش را
می گریستم در دلش با درد دوست
او گمان می کرد اشک چشم اوست
گر جهان از عشق سر گشته است و مست
جان مست عشق بر من عاشق است...
ناز اینجا می نهد روی نیاز
گر دلی داری،بیا اینجا بباز
•هوشنگ ابتهاج•
آنکه باورت دارد
یک قدم جلو تر از کسی است که دوستت دارد
#گوته
جهان هستی در حال تغییر است چه برسد به من
پول روی همه [حرامزادگی ها] را می پوشاند
#آلبر_کامو
تو را دوست دارم
و این دوست داشتن
حقیقتی است که مرا به زندگی دلبسته میکند
#شاملو
_____
#∞
#دلبر
نفس فقط یه کَلَمَس
میکشم واسه جمله های باقی مونده
_____
اَشک خوبه خالی کنه
سرتو بالا کن
منم همون
چیشده مگه؟
____
از ایم زخما خیلی دارم
هی میریزه هی میزارم
همیشه روز هایی هست
که انسان در آن
کسانی را که دوست می داشته است
بیگآنه می یابد...
میگن بیخیآل دآدآش یه روز خوب میآد
نمیدونن هیچی قرآر نی عوض بشه
یه چیزآیی تو آدما میمونه حالا یا ناخودآگاه یا عمق قلب
بعد یهو میخورنت میرن رو مخت مغزت رو فلج میکنن
حالا نمیدونم بهش چی میگین دغدغه فکری یا عُقده یا افسردگی یا نمیدونم
هر چی هست فک نمیکنم درمآنی داشته باشه زمآن شاید تاثیر داشته باشه که حآل آدم بهتر بشه ولی فقط نقش مُسَکِن رو دآره یهو میپره بآزم اونا میخورنت
نمیدونم چجوری حل میشه
ولی اینو خوب میدونم که با مثبت اندیشی و قانون جذب و توکل به خدا و کصشرآی دیگ حل نمیشه
شاید رآه حلی دآشته بآشه ولی من الآن نمیدونم چون اصلا نمیتونم روی چیزی تمرکز کنم
البته به نظرم واقع بین بودن شاید بتونه خیلی بهم کمک کنه
اینجوری راحت از آدما رد میشم
از کسی انتظاری ندارم
به کسی وابسته نمیشم
امآ هنوزم اون فکرآ منو میخورن!
دوسداشتی تا الان چی داشته باشی یا کیو داشته باشی ولی تا الان نداری؟
به حمام رفتم و سخت گریه کردم.
دکتر میگفت از علائم جدی افسردگی مزمن هستش. همیشه داخل حمام ایدهها و سؤالهای ماورایی برایم پیش میآمد و همیشه هم زود از سرم میپرید.
مادرم برایم آب میوهای آورد.
خنک بود و بعد از حمام چسبید.
دوستم داشت؟ نمیدانم.
همیشه رفتارهای متناقضی داشت که نمیدانستم دوستم دارد یا نه.
شاید این موضوع اهمیتش را از دست داده بود.
از نظر آنها من یک احمق افسردهی منزوی بودم!
چه فرقی میکرد که چه غلطی بکنیم وقتی نهایتاً باید همگی بمیریم و فراموش بشویم؟
یه چیزی که ما تو طول زندگیمون باهاش سر و کار داریم
کمالگرایی هست
که میخوایم همه چی کامل و بدون عیب و نقص باشه
مثل کارایی که انجام میدیم
آدمایی که باهاشون تو رابطه هستیم
همه چی باید بدون اشتباه باشه
که خب واقعیت این نیست و این ایده آلیسم هیچوقت هیچوقت شکل نمیگیره
کمآلگرا بودن یکی از عاملهای اصلی افسردگی هم هست
باعث از بین رفتن رابطه ها هم هست
خلآصه کمآلگرا نباشید!
https://www.chetor.com/160988-%D8%A7%D9%86%D9%88%D8%A7%D8%B9-%DA%A9%D9%85%D8%A7%D9%84-%DA%AF%D8%B1%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%DA%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA/
https://www.bishtarazyek.com/%DA%A9%D9%85%D8%A7%D9%84-%DA%AF%D8%B1%D8%A7%DB%8C%DB%8C
میدونی چقد دوست دارم؟
میدونی؟
نه،نمیدونی
اگه میدونستی که حالمون این نبود
اوضاعمون این نبود
باز خوبه سیگار هست
حیاط هست
آسمون تاریک هست
ولی هیچ ستاره ای تو آسمون نیس
خیلی وقت هم هست که ماه رو ندیدم
عجیبه
ولی بازم خدآ ک هست
دق و دلیامو سرش خالی میکنم
هه
_____
پیش ما رسم شکستن نبود عهد وفا را
الله الله تو فراموش مکن صحبت ما را
قیمت عشق نداند قدم صدق ندارد
سست عهدی که تحمل نکند بار جفا را
گر مخیر بکنندم به قیامت که چه خواهی
دوست ما را و همه نعمت فردوس شما را
گر سرم می رود از عهد تو سر بازنپیچم
تا بگویند پس از من که به سر برد وفا را
خنک آن درد که یارم به عیادت به سر آید
دردمندان به چنین درد نخواهند دوا را
باور از مات نباشد تو در آیینه نگه کن
تا بدانی که چه بودست گرفتار بلا را
از سر زلف عروسان چمن دست بدارد
به سر زلف تو گر دست رسد باد صبا را
سر انگشت تحیر بگزد عقل به دندان
چون تأمل کند این صورت انگشت نما را
آرزو می کندم شمع صفت پیش وجودت
که سراپای بسوزند من بی سر و پا را
چشم کوته نظران بر ورق صورت خوبان
خط همی بیند و عارف قلم صنع خدا را
همه را دیده به رویت نگرانست ولیکن
خودپرستان ز حقیقت نشناسند هوا را
مهربانی ز من آموز و گرم عمر نماند
به سر تربت سعدی بطلب مهرگیا را
هیچ هشیار ملامت نکند مستی ما را
قل لصاح ترک الناس من الوجد سکاری
زمآنی فهمیدم کلمآت به هیچ دردی نمی خورند
که دوست دآرم هآیم
نتوآنستند کآری کنند که بمآنی
• تولدت مبآرک ~