Sky Virtual

Sky Virtual

وبلاگ: نایتکور / انیمه / موسیقی / آموزشی / داستان / طنز
Sky Virtual

Sky Virtual

وبلاگ: نایتکور / انیمه / موسیقی / آموزشی / داستان / طنز

SKY VIRTUAL


Hi, welcome to my blog
اینجا من درباره نایتکورانیمه موسیقیاموزشداستانطنز اپ می کنم
قوانین وب
1-کپی از مطالب ممنوع
2-با احترام نظرات خود را بیان کن
3-به ادمین احترام بزار
امضا
قوانین نویسندگان
1-فعال باشه
2-از وب های دیگه اسکی نره
3-پست بی محتوا نزاره
دکمه ها

The Reluctant Heroes (Piano)~Nightcore (Request) نایتکور


پیانو تو تَنهـایی . . .

آزار دهندست

ولی

قشنگع :)

منَمُ یه حِسِّ [بَدْ]

نایتکور اوه ریون ( Nightcore - Oh Raven)


ترجمه :
آه ریون نمی توانی برای من آهنگ شادی بخوانی
آه ریون نمی توانی برای من آهنگ شادی بخوانی
عقرب نیش می زند ، نمی خواهم خونریزی کنم
به من بگو که من گم نشده ام
آه ریون نمی توانی برای من آهنگ شادی بخوانی
اینجا دوباره هستی
خبر بد از دوست بد
آنها شما را به فال می گیرند
فقط اینجا برای عذاب دادن
شرور و جهنم
روح لعنتی وانمود می کند
اما من آنها را باور نمی کنم
شما نمی خواهید من تنها بمانم
به همین دلیل است که شما باید آهنگ خود را بخوانید
شما مدام درب من را می کوبید
هرگز ، هرگز ، هرگز
اما آیا می توانم چیزی از شما بپرسم
یک لطف از شما دوست من
this song you keep singin '
هرگز ، هرگز ، هرگز
آه ریون نمی توانی برای من آهنگ شادی بخوانی
آه ریون نمی توانی برای من آهنگ شادی بخوانی
عقرب نیش می زند ، نمی خواهم خونریزی کنم
به من بگو که من گم نشده ام
آه ریون نمی توانی برای من آهنگ شادی بخوانی
ریون میتونی منو بشنوی
فکر می کردی من را دوست داری اما مرا فریب می دهی
تو مرا به جنون رساندی
هیچ کس اینجا نیست تا شاهد باشد
شرور و بی امان
یک شرور با لباس سیاه
خیلی دیر ، باید گوش می دادم
شما می خواهید من تنها باشم
آنچه را که رفته است به من یادآوری کن
آواز از غروب تا طلوع آفتاب
هرگز ، هرگز ، هرگز
یک سوال قبل از رفتن من
یک لطف از تو دشمن من
this song you keep singin '
هرگز ، هرگز ، هرگز
آه ریون نمی توانی برای من آهنگ شادی بخوانی
آه ریون نمی توانی برای من آهنگ شادی بخوانی
عقرب نیش می زند ، نمی خواهم خونریزی کنم
به من بگو که من گم نشده ام
آه ریون نمی توانی برای من آهنگ شادی بخوانی
آه ریون نمی توانی برای من آهنگ شادی بخوانی
آه ریون نمی توانی برای من آهنگ شادی بخوانی
عقرب نیش می زند ، نمی خواهم خونریزی کنم
به من بگو که من گم نشده ام
آه ریون نمی توانی برای من آهنگ شادی بخوانی

Show Me The Meaning of Being Lonely از sky virtual


هیچ وقت حرفایی که دیگران میزدن برام مهم نبود.
هیچ وقت به بازی که دیگران درمیوردن اهمیت نمیدادم.
هیچ وقت به کارهایی که دیگران انجام دادن اهمیت نمیدادم.
هیچ وقت برای چیزی که دیگران میدونستن اهمیتی قائل نبودم.
ولی من میدونم....

داشتم تو خیابونا قدم میزدم‌‌‌...مثل عادت نه چندان کهنه و قدیمیم... راستشو بخوای یه روزایی بود فک میکردم به اندازه کافی زندگی کردمو ، این گوشت تلخو نچسب بودن بخاطر اینه که اسقاطی شدم.. زندگی؟اره فک کنم هممون یه روزی میفهمم دیگه کافیه اون روز که گریه کردن به حال گذشته اوقات فراغتتو پر میکنه...پسر فکرش وحشتناکه انقدر ادمای گوشه کنارت مصنوعی بودن که دیگه سخت میشه باور کرد یه ادم میتونه خودش باشه...فرق من با بقیه ؟! مگه تفاوتی بوده بینمون من حرف تورو نمیخوام بفهمم و تو نمیتونی حرفمو بفهمی..‌.خودخواه؟ بی پرده بگم واقعا ترحم برانگیزه و البته خنده دار...این خلاء منو از درون سلاخی میکنه...دوستون دارم... مثل تاریخ فراموش شده ی من ......تو هرگز تنها قدم نخواهی زد...

Searching for Nothing نایتکور


اینستا هم دنبال کنید . یکم هول بدید برسه به 1000 تا فالوور
https://www.instagram.com/Night_virtual_sky/
ترجمه :
چند روزی است که اینجا هستم و به دنبال هیچ چیز نیستم
و من هنوز چیزی پیدا نکردم (آه)
امید هنوز وجود دارد ، اما به زودی ناپدید می شود
چون مثل این می مونه تار نخ را بشماری (آه)
آنچه باقی می ماند فقط حافظه است ( خاطرات میماند)
از آن روزهایی که احساس کامل بودن می کنند
ما هنوز در حال جستجوی خزانه انسانی هستیم
چون زندگی ما احساس ناقص بودن می کند( ایراد)
اوه
از بدو تولد من اینجا بوده ام و به دنبال هیچ چیز نیستم
و هنوز چیزی پیدا نکردم
من احساس امیدواری در روح خود دارم ، و آن آرام آرام افزایش می یابد
اما رفتن دور من را ناراحت می کند
آنچه مرا به یاد می آورد فقط حافظه است
از آن روزهایی که احساس کامل بودن می کنند
ما هنوز در حال جستجوی ثروت هستیم
چون زندگی ما احساس ناقص بودن می کند
اوه

قلب سختی مثل سنگ


قلب سختی میتوان چون سنگ داشت !

یا:

که سنگی جای دل در سینه کاشت !

شاخه ی گل های گلدان را شکست !

جای گُل سنگ در گلدان گذاشت!

نام خود را میتوان انسان گذاشت ؟؟؟

نایتکور بدون حرف


ترجمه :
همین حالا یه موج میاد تا منو با خودش ببره
یک جزر و مد هم منو فرو میبره به زیر
شنی که بدون حرفی برای گفتن فرو میریزه
صدای من در رعد و برق خفه میشه
اما من نمیخوام گریه کنم
نمیخوام شروع به فروریختن بکنم
هرچقدر هم اونا تلاش کنن
تا منو خفه کنن یا منو خرد کنن
نمیخوام بیصدا بمونم
تو نمیتونی منو ساکت نگه داری
هرچقدر هم سعی کنی نمیخوام بلرزم
تمام چیزی که میدونم اینه که نمیخوام صامت بمونم
چون من میخوام نفس بکشم
وقتی اونا سعی میکنن خفم کنن
منو دست کم نگیر
چون میدونم نمیخوام صامت بمونم
روی سنگ نوشته شده
تمام قوانین، تمام حرف ها
هزاران سال قبل زده شد وسفت و سختن مثل
در جای خودت بمون
بهتره فقط ببینی و نشنوی
اما حالا دیگه اون داستان به پایان رسیده
چون من
من نمیتونم شروع به فروریختن بکنم
پس بیا و تلاشتو بکن
سعی کن منو خفه کنی یا خرد کنی
نمیخوام بیصدا بمونم
سعی کن تا منو تو قفس زندانی کنی
اما من نمیخوام سرمو زمین بذارم و بمیرم
من میخوام این بال های شکسته رو بردارم
و تماشام کن که آسمون رو به آتش میکشم
اینم از انعکاس صدام که میگه
نمیخوام بیصدا بمونم
گرچه تو دوست داری لرزیدن منو ببینی
تمام چیزی که میدونم اینه که نمیخوام صامت بمونم

نایتکور نااُمیدت کردم


ترجمه :
حس می کنم الان روی لبه هستیم
کاش می توانستم بگویم افتخار می کنم
متاسفم که نا امیدت کردم
نا امیدت کردم
تمام این صداها در سرم بلند می شود
کاش می توانستم خاموششان کنم
متاسفم که نا امیدت کردم
نا امیدت کردم
آره، فکر می کنم نا امید کنندم، هرکاری تونستم کردم
نمی خوام تو رو نا امید کنم، آزار دهندس
فقط می خوام کاری کنم حس کنی هر کاری کردم هرگز سعی نداشتم برات مشکل بوجود بیارم
ما حدس می زنم هرچه بیشتر درباره چیزایی که بودی فکر می کنی هرگز در ابتدا بد نبودند، درسته؟
آره، من فقط نادیده گرفتمت
با سر پایین به سمتت حرکت کردم ( بدون توجه )، به زمین نگاه می کنم، من برای تو خجالت زدم
پارانویا، این بار چه کاره اشتباهی کردم؟
برات پدر و مادر بود
دیگه چی باید برات بکشم؟
من بهت اهمیت دادم، ولی …
حس می کنم الان روی لبه هستیم
کاش می توانستم بگویم افتخار می کنم
متاسفم که نا امیدت کردم
نا امیدت کردم
تمام این صداها در سرم بلند می شود
کاش می توانستم خاموششان کنم
متاسفم که نا امیدت کردم
نا امیدت کردم
متاسفم
الان خیلی متاسفم
متاسفم که نا امیدت کردم

نایتکور من گناهان می نویسم نه تراژدی



.ترجمه :
نفس بکشید ، آرام باشید
پسر تصمیم خود را برای آنچه در آینده می آید تعیین کنید
رازهایی به من بگو
بنابراین می توانم اجرا کنم
دوست داری پسر
درخواست شما چیست؟
درخواست
آنچه را می خواهید بدست آورید نجوا کنید
آیا می توانم جلوی آن را بگیرم ، بیایید آزرده خاطر شویم
درخواست کنید ، می گویم
پیشنهاد می دهد
پسر آرزوی تو دستور من است
یک کلمه بگو و من آن را انجام می دهم
به من زنگ بزن
من می توانم هر چیزی باشم که تو به من احتیاج داشته باشی
فقط آن را درخواست کرده است
پسر من عشق داغ تو هستم
شماره شخصی شما 1-900 است
هر چیزی که بخواهی من عاشق تو هستم
به من زنگ بزن
من می توانم هر چیزی باشم که تو به من احتیاج داشته باشی
فقط آن را درخواست کرده است
پسر من عشق داغ تو هستم
شماره شخصی شما 1-900 است
هر چیزی که بخواهی من عاشق تو هستم
چراغ روشن ، چراغ خاموش است
هر زمان از شبانه روز در حال تماس هستم
عمومی خصوصی
با این حال شما می خواهید من در جای خود هستم تا آن را آنگونه کنم
به من بگو آنچه را می خواهی دریافت کنی
شما نباید نگران باشید که این یک راز است
درخواست،…

نایتکور اون باید من باشم


ترجمه :
همه در ذهن من می خندند
شایعاتی که در مورد این شخص دیگر پخش می شود
آیا آنچه را که با من کردی انجام می دهی
آیا او شما را همانطور که می توانم دوست دارد
آیا تمام برنامه هایی که با من انداختی را فراموش کردی؟
چون عزیزم که نکردم
اون باید من باشم که دست تو رو گرفته
این باید من باشم ، شما را بخنداند
من باید باشم ، این خیلی ناراحت کننده است
اون باید من باشم
اون باید من باشم
این باید من باشم ، بوسه ات را احساس کنم
من باید هدیه بخرم
این خیلی اشتباه است
نمی توانم ادامه دهم
تا ایمان بیاورید
اون باید من باشم
اون باید من باشم
شما گفتید که از اشتباهات من کمی وقت لازم دارید
خنده دار است که چگونه از آن زمان استفاده کردید تا جایگزین من شوید
فکر کردی که من تو را در فیلم ها نمی بینم
آنچه به من می کنی
شما او را به جایی که قبلاً می رفتیم می برید
حالا اگر می خواهید من را بشکنید....

نایتکور رنگین کمان


اینستا : https://www.instagram.com/Night_virtual_sky/
امیدوارم خوشتون بیاد
ترجمه :
وقتی در پی ویرانی ایستاده بودید
وقتی منتظر لبه ناشناخته بودی
و با فاجعه باران باران
افراد داخلی گریه می کنند ، "اکنون مرا نجات بده"
تو آنجا بودی ، غیرممکن تنها
آیا احساس ناامیدی می کنید و سرد می شوید؟
شما امید را ایجاد می کنید ، اما شکست همه آنچه را می دانید است
تمام غم و ناامیدی را به خاطر بسپارید
و بگذارید برود-
رهایش کن
و در انفجار نوری که هر فرشته ای را کور کرد
گویی آسمان آسمان ها را به ستاره تبدیل کرده است
شما جاذبه فضل معتدل را احساس کردید
سقوط در فضای خالی
هیچ کس آنجا نیست که شما را در آغوش خود بگیرد
آیا احساس ناامیدی می کنید و سرد می شوید؟
شما امید را ایجاد می کنید ، اما شکست همه آنچه را می دانید است
تمام غم و ناامیدی را به خاطر بسپارید
و بگذارید برود-
رهایش کن
آیا احساس سرما می کنید و...

نایتکور برای زندگی


ترجمه :
رمز و راز با چهره فرشته ای به من رسید
گرمای شما
کسی که در کنار شما خواهد ماند و شما را دوست خواهد داشت
نارانی
حتی یک صبح سرد زمستانی ، کمی غروب تنها
ما اینجا هستیم با هم
تاریکی امشب به نوری تبدیل می شود که تو را صدا می کنند
معجزه باورنکردنی
امروز تو رو محکم نگه می دارم
قلب و روح من
شما همه چیز برای زندگی هستید
حتی اگر دوباره متولد شوم
دلیل اینکه من جز تو نمی توانم باشم
به نظر می رسد حتی هزار کلمه برای زندگی ناکافی است
وقتی خسته و سخت است
من تبدیل به شخص بزرگی خواهم شد که می خواهم به او تکیه کنم
من از جوانی خواب دیدم
شخصی درخت کریسمس را پر از کادو می پسندد
زندگی یک هماهنگی طولانی است
در آن ذوب می شویم تا زیباتر شویم
سکوت تو هستی (سکوت تو هستی)
امشب تبدیل به یک آهنگ (امشب با یک آهنگ)
من می خواهم همه زندگی ام آن را بشنوم
امروز تو رو محکم نگه می دارم
قلب و روح من
شما همه چیز برای زندگی هستید
آه حتی اگر دوباره متولد شوم
دلیل اینکه من جز تو نمی توانم باشم
می خواهم تمام عمرم نگاهت کنم

نایتکور راه بازگشت به خانه


ترجمه :
می روم تا شما را در زمان مکث خواب ببینم
هر چقدر جلویش را بگیرم ، سرانجام در کنارت هستم
بعد از یک سفر طولانی ، اکنون برمی گردم
به خانه ای که شما را صدا می کند ، حالا دوباره به خانه برگردید
هر چقدر سخت ببندمش مثل کشویی است که دوباره باز می شود
تو به آسمان بلند شدی ، مدام به من برمی گردی
فروپاشی که سخت قورت دادم همان آه آه آه (آه آه آه)
تو را در جاده ای یافتم که بارها از آن خارج شدم
قلب من که سعی کرد خالی شود دوباره اینگونه از تو پر شده است
شما همیشه در پایان مراحل من دست و پا می زنید
ایست ایست
می روم تا شما را در زمان مکث خواب ببینم
هر چقدر جلویش را بگیرم ، سرانجام در کنارت هستم
بعد از یک سفر طولانی ، اکنون برمی گردم
به خانه ای که شما را صدا می کند ، حالا دوباره به خانه برگردید
اتاق ساکت و خواب را باز کنید و خاطرات خود را بیرون بیاورید
شما به وضوح از زمان خراب بیرون می آیید
من با تو محبوس شده در قلب گمشده ام زندگی می کنم
ایست ایست
می روم تا شما را در زمان مکث خواب ببینم
هر چقدر جلویش را بگیرم ، سرانجام در کنارت هستم
یک سفر طولانی ...

نایتکور راه بازگشت به خانه


ترجمه :
می روم تا شما را در زمان مکث خواب ببینم
هر چقدر جلویش را بگیرم ، سرانجام در کنارت هستم
بعد از یک سفر طولانی ، اکنون برمی گردم
به خانه ای که شما را صدا می کند ، حالا دوباره به خانه برگردید
هر چقدر سخت ببندمش مثل کشویی است که دوباره باز می شود
تو به آسمان بلند شدی ، مدام به من برمی گردی
فروپاشی که سخت قورت دادم همان آه آه آه (آه آه آه)
تو را در جاده ای یافتم که بارها از آن خارج شدم
قلب من که سعی کرد خالی شود دوباره اینگونه از تو پر شده است
شما همیشه در پایان مراحل من دست و پا می زنید
ایست ایست
می روم تا شما را در زمان مکث خواب ببینم
هر چقدر جلویش را بگیرم ، سرانجام در کنارت هستم
بعد از یک سفر طولانی ، اکنون برمی گردم
به خانه ای که شما را صدا می کند ، حالا دوباره به خانه برگردید
اتاق ساکت و خواب را باز کنید و خاطرات خود را بیرون بیاورید
شما به وضوح از زمان خراب بیرون می آیید
من با تو محبوس شده در قلب گمشده ام زندگی می کنم
ایست ایست
می روم تا شما را در زمان مکث خواب ببینم
هر چقدر جلویش را بگیرم ، سرانجام در کنارت هستم
یک سفر طولانی ...

نایتکور برجسته



ترجمه :
همیشه این کار را خودم انجام دهم
بنابراین من باید از آن عبور کنم
و تنها چیزی که می دانم
دوست داشتن کاری است که من می کنم
هرگز تسلیم نشوید ، هرگز کند نکنید
تا بالاخره ثابت کنم
هرگز به منفی ها گوش ندهید
من فقط می خواهم به حرکت خود ادامه دهم
هنگام عمل سرم را بالا نگه دارم
سر به بالا ، این یک واقعیت است
هرگز به عقب نگاه نکن
من خودم را در مسیر درست نگه می دارم
سرم را بالا نگه دارم ، قوی بمانم
همیشه در حال حرکت است
احساس کن من تعلق ندارم
به افکار من بگویید تا حرکت کنند
به خودم فشار بیاورم تا بهترین باشم
بدون پشیمانی بمیر
با هر نفس زندگی کن
مشاهده کنید که پیام من شروع به پخش می کند
و من خیلی آرزو دارم
سپس نوجوانان خود را ضربه می زنید
زندگی در واقع آن چیزی نیست که به نظر می رسد
سعی کنید معنی آن را دریابید
همیشه این کار را خودم انجام دهم
بنابراین من باید از آن عبور کنم
و تنها چیزی که می دانم
دوست داشتن کاری است که من می کنم
هرگز تسلیم نشوید ، هرگز کند نکنید
تا بالاخره ثابت کنم

نایتکور مادر و پسران


ترجمه :
او از شیشه پنجره او را تماشا می کرد
او وانمود می کند که دور می شود
درست در آن آفتاب غروب کن
او همیشه دوست داشت بازی کند تا باور کند
در صحنه فیلم وسترن حیاط خلوت
او می گفت مادر تماشا می کند من و اسب هایم می دوند
تا زمانی که او می توانست با کامیون قدیمی پدرش رانندگی کند
او نمی توانست به اندازه کافی سریع برود
چراغ عقب قرمز بود و به زمین رکاب زده بود
او همیشه سعی می کرد او را به درستی هدایت کند
اما او تقریباً نیمه شب دزدکی حرکت کرده بود
و تا زمانی که او از در عقب نرفت ، نمی خوابید
وقتی او سرش را پایین می اندازد ، او تمام چیزی است که درباره آن دعا می کند
این مهم نیست که چقدر ممکن است پرسه بزند
که او قوی بماند و وحشی بماند
و بدانید او فرزند مادرش است
و اینکه او همیشه می تواند راه بازگشت به خانه خود را پیدا کند
و او مانند او نگران خواهد شد زیرا هیچ نوع عشق وجود ندارد
مثل چیزی که بین مادران است ...

نایتکور کمرنگ شدن


ترجمه :
تو سایه ی نور من بودی
آیا ما را احساس کردی؟
ستاره ای دیگر
محو میشی
می ترسیم هدف ما دور از چشم باشد
می خواهید ما را ببینید
شعله ور
شما حالا کجا هستید؟
شما حالا کجا هستید؟
شما حالا کجا هستید؟
آیا همه اینها در خیال من بود؟
شما حالا کجا هستید؟
فقط خیالی بودی؟
شما حالا کجا هستید؟
آتلانتیس
زیر دریا ، زیر دریا
شما حالا کجا هستید؟
یک رویای دیگر
هیولا درون من وحشی است
کمرنگ شده ام
کمرنگ شده ام
خیلی گم شدم ، کمرنگ شدم
این آبهای کم عمق هرگز ملاقات نکردند
آنچه لازم داشتم
دارم رها می کنم
شیرجه عمیق تر
سکوت ابدی دریا
نفس می کشم
زنده
شما حالا کجا هستید؟
شما حالا کجا هستید؟
زیر روشن
اما چراغ های کمرنگ
تو قلبم را آتش زدی
شما حالا کجا هستید؟
شما حالا کجا هستید؟
شما حالا کجا هستید؟
شما حالا کجا هستید؟
شما حالا کجا هستید؟
آتلانتیس
زیر دریا ، زیر دریا
شما حالا کجا هستید؟
یک رویای دیگر
هیولا درون من وحشی است
کمرنگ شده ام
کمرنگ شده ام
خیلی گم شدم ، کمرنگ شدم

نایتکور سایه ها


ترجمه :
همه ما در رویاهایمان کابوس دیدیم
ما به دنبال کسی هستیم که به ما اعتقاد داشته باشد
و راه را به ما نشان دهید
و اشکالی نداره
دنیا می تواند خطرناک باشد
چیزی در رگهای شما نادر است
حتی یک چیز را تغییر نمی دهم
و آه ، اگر شما فقط می دانستید که چگونه شما را می بینم
آیا شما دوباره زنده می شوید ، دوباره زنده می شوید؟
من ، من باید شما را درک کنید
من سایه های تو را ناراحت نمی کنم
چون آنها در نور ناپدید می شوند
من سایه های تو را ناراحت نمی کنم
چون آنها شباهت زیادی به من دارند
و به حرفهای من گوش کن ، ترس نیست
فقط مثل هرگز تنها قدم بردارید
من سایه های تو را ناراحت نمی کنم
سایه های تو عزیزم ، من نمی کنم
عکس در ذهن ما
از آنچه قرار است باشیم
خودمان را بسنجیم ، اما عشق کجاست؟
عشق کجاست؟
دنیا ما را متحیر و متعجب کرد
من ، من باید شما را درک کنید
که من به شما اهمیتی نمی دهم ...

نایتکور زره پوش


ترجمه :
وقتی صحبت از شما می شود ضد گلوله نیستم
نمی دانم چه بگویم وقتی مرا دشمن کردی
پس از جنگ پیروز شد
همیشه مورد بعدی وجود دارد
من وقتی صحبت از شما می شود اثبات گلوله نیستم
شاید باهات برخورد کنم
شاید ما بتوانیم این زخم ها را باز کنیم
ما فقط در صورت کبودی زنده هستیم
بنابراین من این زره را دراز می کنم
امشب تسلیم میشم
قبل از اینکه هر دو این مبارزه را ببازیم
دفاع من را بگیر
تمام دفاعیات من
من این زره را دراز می کنم ...
من این زره را دراز می کنم ...
این زره را دراز می کنم
من برای درست کردن آن کاری که لازم است انجام می دهم
اما ما باید قبل از پشیمانی متوقف شویم
پس از جنگ پیروز شد
همیشه مورد بعدی وجود دارد
من هر کاری که لازم است انجام می دهم تا این درست شود
شاید باهات برخورد کنم
شاید ما این زخم ها را باز کنیم
ما فقط در صورت کبودی زنده هستیم
بنابراین من این زره را دراز می کنم
امشب تسلیم میشم
قبل از اینکه ما هر دو ...

نایتکور غرق شدن


خواننده : Jordan Sweeto
ترجمه :
"غرق"
این فقط یک بازی است
او می دانست که من نام او را صدا می کنم
به نوعی همه چیز مثل هم نیست
او مرا بدون دلیل ترک کرد و اینجا ایستاد
این بازی را که ما انجام می دهیم
به نوعی احساسات هنوز باقی مانده است
هیچکدام برای تسکین درد
او مرا تنها گذاشت و اینجا ایستاد
با من حرف بزن عزیزم
باید بدانم چه خبر است
بدو به سمت من
دختر ، هر وقت خواستی می توانی با من تماس بگیری
هر زمان که خواستی به من زنگ بزن
اما شما جمعیت را غرق می کنید
و چشمانت را ببند
شما آن را غافلگیر می کنید
مسیر بازگشت خود را پیدا خواهید کرد
جمعیت را غرق کنید
و ولش کن
اما شما اجازه می دهید که نشان داده شود
که هرگز به آنها خبر نخواهید داد
شما می گویید یکی بیشتر یعنی هیچ چیز کمتر
و تمام دروغهایی که میکشی
درست از طریق سینه شما
شما نمی دانید و اهمیتی نمی دهید
غرق شدن مثل اینکه هیچ چیز آنجا نیست
نمی توانم باور کنم که همه این اتفاقات برای من رخ داده است
چگونه هیچ کس نمی تواند هرگز ببیند
که ما در این تنها نیستیم
او ترس را به ارمغان آورد
سوزاندن کلمات بدون مراقبت
اما به نوعی من هنوز او را در آنجا ملاقات خواهم کرد
او مرا تنها گذاشت و اینجا ایستاد
با من حرف بزن
عزیزم باید بدانم
چه خبر است
شما به سمت من فرار می کنید
دختر ، هر وقت خواستی می توانی با من تماس بگیری
هر زمان که خواستی به من زنگ بزن
اما شما جمعیت را غرق می کنید
و چشمانت را ببند
شما آن را غافلگیر می کنید
مسیر بازگشت خود را پیدا خواهید کرد
جمعیت را غرق کنید
و ولش کن
اما شما اجازه می دهید که نشان داده شود
که هرگز به آنها خبر نخواهید داد
شما می گویید یکی بیشتر یعنی هیچ چیز کمتر
و تمام دروغهایی که میکشی
درست از طریق سینه شما
شما نمی دانید و اهمیتی نمی دهید
غرق شوید و هیچ چیز آنجا نیست